۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

پلیس دانمارک از وقوع یک سوءقصد هولناک تروریستی جلوگیری کرد

پلیس دانمارک موفق شد به موقع از وقوع یک سوءقصد هولناک تروریستی علی دفتر یک روزنامۀ این کشور جلوگیری کند که در سال ۲۰۰۵ کاریکاتورهای محمد پیامبر اسلام را منتشر کرد و به این دلیل خشم اسلامگرایان را برانگیخت. رییس سرویس های اطلاعاتی دانمارک گفته است که در صورت وقوع سوءقصد تروریستی خنثی شده فاجعه ای شبیه عملیاتی تروریستی بمبئی در نوامبر ۲۰۰۸ روی می داد که در نتیجه آن دست کم ۱۶۰ تن کشته شند. پنج اسلامگرای دستگیر شده قصد داشتند پس از ورود به دفتر روزنامۀ دانمارکی “یولاندس-پوستن” همه را هدف گلوله قرار دهند. دستگیری این پنج تن که تونسی تبار، عراقی تبار و لبنانی تبار بوده اند در نتیجۀ همکاری مستقیم سرویس های اطلاعاتی سوئد و دانمارک صورت گرفته است. یکی از این پنج تن در سوئد دستگیر شده و پلیس دانمارک هنوز هویت و ملیت نفر پنجم را اعلام نکرده است. به گفتۀ سرویس های اطلاعاتی دانمارک سه تن از دستگیر شدگان ساکن سوئد بوده اند و از جمله اسلامگرایان افراطی بوده اند که منظماً از سوی پلیس سوئد تحت کنترل و مراقبت هستند. به گفتۀ مقامات امنیتی دانمارک دستگیرشدگان با شبکۀ بین المللی تروریسم اسلامگرا در ارتباط بوده اند و دستگیری آنان گویای جدی بودن تهدیدهای تروریستی علیه دانمارک و دیگر کشورهای اروپایی است.

۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

آیت الله دستغیب: رهبری، ولی مطلقه نیست و حقی بر مردم ندارد



آیت الله دستغیب از مهمترین منتقدان حکومت ایران در میان روحانیون سنتی است
آیت الله علی محمد دستغیب، مرجع تقلید منتقد حکومت ایران در پاسخ به استفتایی در مورد ولایت مطلقه فقیه، اعلام کرده است که این مفهوم با مفهوم رهبری مورد نظر قانون اساسی این کشور تفاوت دارد.

آقای دستغیب امروز چهارشنبه ۷ مهر (۲۹ سپتامبر) در پاسخی مشروح به یک استفتا که در وبسایت رسمی او منتشر شده است، نوشت: "ولایت مطلقه فقیه و ولی فقیه معین شده از طرف خبرگان دو مقوله جداگانه است که گاهی هم اتفاق می افتد در یک نفر تجلی می کند، همانند امام امت".

او گفته است که شخصی که مطابق قانون اساسی توسط مجلس خبرگان به رهبری انتخاب می شود، تنها وظیفه تنظیم روابط میان قوای سه گانه حکومتی و ممانعت از تضییع حق شهروندان توسط این قوا را دارد.

به گفته آقای دستغیب: "این شخص می شود ولی فقیه جهت اداره مملکت و هیچ حق دخالت در امور مردم، چه در حوزه دانشگاهی و چه در حوزه علمی و فرهنگی مردم را ندارد".

به نظر می رسد اشاره آقای دستغیب به دستورات آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در مورد "اسلامی کردن" دانشگاه های ایران و خودداری از ترویج "علوم اسلامی غربی" در آنها باشد.

آقای دستغیب نوشته است که "ولایت مطلقه فقیه" تنها به اراده خداوند و از طریق پذیرش قلبی قشرهای مختلف مردم محقق می شود و به مواردی مانند آیت الله روح الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران محدود است.

ملاحظه کردید که پس از فوت مرحوم امام امت، اعتقاد اکثر مردم و مراجع تقلید به حضرت آیت الله شیخ محمدعلی اراکی تحقق پیدا کرد و مسئله ولایت مطلقه فقیه متعهد و مسئول به این بزرگوار ارجاع شد، در صورتی که رهبر همان بود که خبرگان تعیین کردند.
آیت الله دستغیب
به نوشته او، حذف شرط مرجعیت از شرایط رهبری که با موافقت آیت الله خمینی انجام گرفت، به معنای جدا کردن مقام رهبری از ولایت مطلقه فقیه بوده است که مرجعیت دینی از شرایط اصلی آن است.

در نتیجه، ولی فقیه ذکر شده در قانون اساسی ایران، از نظر آقای دستغیب تنها رهبر نظام سیاسی کشور است.

آقای دستغیب در این مورد نوشته است: "ملاحظه کردید که پس از فوت مرحوم امام امت، اعتقاد اکثر مردم و مراجع تقلید به حضرت آیت الله شیخ محمدعلی اراکی تحقق پیدا کرد و مسئله ولایت مطلقه فقیهِ متعهد و مسئول به این بزرگوار ارجاع شد، در صورتی که رهبر همان بود که خبرگان تعیین کردند".

او از این مقدمه چنین نتیجه گیری می کند: "مسئله ولایت مطلقه فقیه را خبرگان نمی توانند تعیین کنند".

خبرگان از ماهیت خود بیرون رفته است
آقای دستغیب همچنین با انتقاد از عملکرد اعضای مجلس خبرگان رهبری، نوشته است: "این آقایان تکلیفشان تنها تعیین رهبر یا تأیید رهبر نیست، بلکه لازم است هر کدام ملجاء و مرجع مردم در حل مشکلاتشان باشند".

او گفته است که اعضای مجلس خبرگان باید "طرفدار مظلوم" باشند و بر اعمال و رفتار زیرمجموعه رهبری نظارت کنند: "اینطور نیست که فکر کنند ما رهبر انتخاب کردیم و باید مطیع باشیم".

آقای دستغیب در جریان حوادث پس از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری ایران از معترضان و رهبران آنها حمایت و در نخستین اجلاسیه خبرگان پس از انتخابات، از نحوه برخورد حکومت با اعتراضات انتخاباتی انتقاد کرده بود.

او و هوادارانش در شیراز در طول یک سال گذشته تحت فشار هواداران حکومت بوده اند و بسیاری از اعضای مجلس خبرگان علیه او موضع گیری کرده اند.

اکنون آقای دستغیب می نویسد: "خبرگان فعلی از ماهیت خود بیرون رفته، زیرا اولا شورای نگهبان که منتخب رهبری است آنها را تعیین می کند و بارها گفته ام که این مسئله، دور مسلم و باطل است؛ ثانیا لازم است اجتهاد اعضای خبرگان از طرف مراجع عظام که دارای مخالفت با نفس و مهذب هستند تأیید شود، که نشده است".

۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

مرتضوی و دو مقام قضایی دیگر مرتبط با کهریزک تعلیق شدند

محاکمه مرتضوی یکی از خواسته های اصلی خانواده های قربانیان کهریزک است
حکم تعلیق سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، و دو مقام قضایی دیگر به دلیل تخلفاتشان در پرونده مربوط به بازداشتگاه کهریزک صادر شده است.

یکی از وکلای خانواده های کشته شدگان در کهریزک به بی بی سی فارسی گفت سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، حسن دهنوی (مشهور به قاضی حداد)، معاون امنیت وقت دادستان تهران، و علی اکبر حیدری فر، دادیاری که دستور انتقال معترضان به بازداشتگاه کهریزک را صادر کرده است، از مقام خود تعلیق شده اند.

یک روز پیش از این خبرگزاری مهر به نقل یک از "منبع آگاه" از صدور حکم تعلیق سه مقام قضایی در پرونده کهریزک در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۸۹ خبر داده بود و روز دوشنبه اول شهریور ۱۳۸۹ غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور، تعلیق سه مقام قضایی مرتبط با پرونده کهریزک را تایید کرد.

روز ۱۸ تیر ۱۳۸۸ تعدادی از بازداشت شدگان اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک در جنوب تهران منتقل شدند و در جریان شکنجه های صورت گرفته در این بازداشتگاه، سه نفر از آنها به نام های امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی کشته شدند.


امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی
بعد از انتشار خبر کشته شدن این افراد، پرونده ای در این مورد تشکیل شد و بعد از برگزاری چند جلسه دادگاه سرانجام سازمان قضایی نیروهای مسلح در تاریخ ۹ تیر ۱۳۸۹ روابط عمومی سازمان قضایی نیروهای مسلح ایران با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که دو نفر را مسئول قتل آن سه نفر شناخته و آنها را علاوه بر "قصاص نفس"، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم کرده است.

بر اساس این اطلاعیه، ۹ متهم دیگر پرونده هم به اتهامات مختلف به تحمل مجازات هایی چون تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق محکوم شده اند.

بعد از صدور این حکم عبدالحسین روح الامینی، پدر محسن روح الامینی، که خود از مسئولان حکومتی ایران است، خواهان محاکمه سعید مرتضوی، معاون او و دادیاری شد که احکام انتقال بازداشت شدگان به کهریزک را صادر کرده است.

اکنون این احتمال وجود دارد که با صدور حکم تعلیق برای سعید مرتضوی، حسن دهنوی (حداد) و علی اکبر حیدری فر، این افراد محاکمه شوند.

۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

ششمین و "آخرین نامه " محمد نوری‌زاد به سیدعلی خامنه‌ای

ای خدا، سیّدعلی خامنه‌ای، درکنار خوبی‌هایی که باید می‌داشت و داشت،
و با کارهای خوبی که باید انجام می‌داد و داد، از همان بدو رهبری اما،
برطبل تفرقه‌ی آحاد مردمان کوفت و با علم کردن بیرق «خودی و غیرخودی»
جامعه را رو به انشقاق هرچه بیشتر شتاب داد. وی، هیچ‌گاه به ما که موافق
او و کارهای او نبودیم، روی خوش نشان نداد و تا توانست، راه‌های عبور ما
را مسدود کرد. خدایا، مگر نه این که او، علاوه بر آن که رهبر موافقان خود
بود، رهبر ما مخالفان و منتقدان خود نیز بود؟ از او بپرس چرا حق رهبری را
درباره‌ی ما مخالفان ادا نکرد؟ چرا بیهوده ما را به تنگنای دشمنی
درانداخت؟ چرا حقوق ما را به هیچ گرفت؟ چرا در همه جا، گزینش‌گران او،
راه را بر ما و بر فرزندان ما بستند و حیثیت اجتماعی و شهروندی ما را
منکر شدند؟

۲- خدایا، دوره‌ی طولانی رهبری سیّدعلی خامنه‌ای، مرهون همراهی و همدلی
ما مردمان ایران بود. او – سیدعلی – هیچ‌گاه از جانب ما مردم به مشکلی که
ناشی از عدم همراهی ما باشد، در نیفتاد. ما ایرانیان، جز همراهی با هر
آنچه که او می‌خواست و بدان متمایل بود، دغدغه‌ای نداشتیم. اما عجبا که
درهمان سال‌های رهبری او، جو جامعه، به لایه‌های تودرتوی خوف و هراس
آلوده شد. جمعی از مردمان، به خاطر کمترین اعتراض و نقد از بزرگان
تحمیلی، به حبس و شکنجه در می‌افتادند و دچار آسیب‌های روانی و اجتماعی
فراوان می‌شدند. شب‌ها و روزهای خانواده‌های بسیاری، در متن اضطراب سپری
می‌شد. تا بدانجا که: امنیت روانی جامعه مخدوش گردید. فضای تلخ پلیسی،
جان جامعه را خراشید. امنیتی هم اگر بود، برای موافقان او بود. نصیب
مخالفان، گرچه نخبه و برجسته و کاردان و کارآمد، جز هراس، هیچ نبود.

۳- خدایا، در دوره‌ی رهبری سیّدعلی، قانون، و تن سپردن مسئولان به قانون،
خوار و خفیف شد. خواص، از قانون، نردبانی برای بالا رفتن از فرصت‌ها
پرداختند. یک فلک‌زده بی‌نشان، بخاطر یک میلیون بدهی، به زندان حکومت
می‌افتاد، اما رییس‌جمهور مطلوب او، و معاون اول رییس‌جمهور، و برخی از
وزرا و مدیران دولتی او، با میلیاردها اختلاس و کلاشی، در ماراتن فریب
مردم، دکمه‌های بیخ گلو را به رخ می‌کشیدند و به ریش قانون و به ریش مردم
می‌خندیدند. همین قانون، درمجلس، فرش زیر پای نمایندگان بزدل مجلس می‌شد.
تا در دستگاه قضایی توسط برخی از قاضیان مرعوب و رشوه‌خوار ذبح شود، و
پوستش به دست جمعی از ماموران وزارت اطلاعات دریده گردد، و تا مایملکش،
به یغمای آن دسته از سپاهیانی رود که در چارچوب قانون می‌ایستادند و
هیکلش را رنگ می‌زدند.

۴- خدایا، در زمان رهبری سیّدعلی، کارهای خوب و فراوانی صورت گرفت، با آن
همه اما، اعتیاد و بی‌کاری و مصرف فراوان، عضو موثری از شاکله‌ی کشور شد.
آبروی کشور در سطح جهان، فرو کشید و به انتهای جدول آبروداران جهان نزول
کرد. علتش این بود که هم خود سیدعلی، و هم دولتمردان، و هم مجلسیان، و هم
قاضیان، و هم پاسداران، و خلاصه: همه و همه، مشغله‌هایی پیدا کرده بودند
که سخت مشغولشان کرده بود و فرصتی برای آنان باقی نمانده بود تا به
سالم‌سازی فضای کلی جامعه بپردازند. وقتی هر یک از اینان به کارهای
متعددی گرفتار بودند، کسی نمی‌ماند که به اعتیاد گسترده‌ی مردان و زنان و
جوانان کشور، و به بیکاری آنان، و به مصرف‌گرایی فراوان‌شان، و به
کج‌روی‌های مکررشان رسیدگی کند.

۵- در زمان سیّدعلی، خدایا، ریا و چاپلوسی و دروغ و مسئولیت‌ناپذیری مردم
و مسئولان، به فرهنگی رایج منجر شد. مسئولان، پیوسته دروغ گفتند و کج
رفتند، و مردم، با نگاه به آنان، از آنان آموختند: آنجا که فرد نامتعادلی
چون رییس‌جمهور دروغ می‌گوید و پول و فرصت مردم را بالا می‌کشد و دوستان
خود را نیز دراین حرام‌خواری و به باد دادن فرصت‌های بی‌بازگشت کشور
تهییج می‌کند، پس چرا آنان نخورند و مصرف نکنند و دروغ نگویند و دوستان و
هم‌کیشان خود را به نوا نرسانند.

۶- نخبگان، خدایا، به دلیل بر سر کار بودن ناشایستگان و نالایقان، و به
دلیل تخریب وجهه‌ی قانون، و به خاطر امنیتی که وارونه عربده می‌کشید،
ناگزیر به خارج از کشور پناه بردند. و کشور، روز به روز، به فقر نخبگی
درافتاد. کارهای محوری کشور بر زمین ماند. مدیریت کودنانه‌ی مبتنی بر
نفت‌خواری، نشان داد که جز شعارهای سطحی سال به سال، هیچ تحرک قابلی برای
اقتصاد غیرنفتی کشور در کار نبود. خدایا بزرگان ما، ما را جوری تربیت
کردند که جز مصرف و کم‌کاری و کج‌روی، دغدغه‌ای نداشته باشیم. نخبه‌ها
رفته بودند و کشور، دربست در دست آنانی بود که با نخبگی نسبتی نداشتند. و
همین آفت نخبه‌کشی و گرایش به بی‌نخبگی، باعث شد که کارها بدست نااهلان و
بی‌سوادان بیفتد و دارایی‌های کشور به باد داده شود.

۷- خدایا، در زمان سیّدعلی، بویژه در اواخر عمر او، مردمان، که طبق
قانون، از حق انتقاد و اعتراض و اعتصاب برخوردار بودند، هیچ‌گاه فرصتی
برای ابراز خواسته‌های خود نیافتند. کمترین تقلای نقد و اعتراض آنان
بحساب دشمنی و جاسوسی و براندازی گذارده می‌شد، و در حرکتی همه‌جانبه،
همه‌ی معترضان به شکنجه و زندان و انفرادی درمی‌افتادند، و در احکامی
مضحک و از پیش مشخص، به سه سال و پنج سال و ده سال و اعدام، محکوم
می‌شدند.

۸- خدایا، دیدی که خامنه‌ای، در کنار همه‌ی خصلت‌های خوبی که داشت، برای
تداوم رهبری‌اش اما، مقوله‌ای به اسم نظارت استصوابی را در انتخابات مجلس
خبرگان باب کرد تا مبادا، نماینده‌ای مستقل و منتقد و صاحب‌رای، به آن
مجلس راه یابد و به ساحت رهبری او و خطاهای رهبری او متعرض شود. نتیجه
این شد که نقد از رهبری به گناهی نابخشودنی تغییر ماهیت داد و کسی را
جرات اعتراض و ایراد و پرسش نماند. و باز نتیجه این شد که هاله‌ای از
تقدس به ساحت رهبری او راه یافت و بکلی سیدعلی را از دسترس ما مردم جدا
کرد و به دوردست‌های تقدس برد و بر سریر سروری نشاند. قدرت مطلقه‌ای که
او برای خود سامان داده بود، هرگز به کسی و جریانی اجازه‌ی ورود به حریم
آسیب‌شناسی خیرخواهانه رهبر نداد. نتیجه این شد که خلاف‌کاری، به بدنه‌ی
بیمار و تب‌آلود ارکان اصلی کشور رسوخ کرد. و کسی نبود از کسی مطالبه‌ی
حق مردم کند. کشور سال به سال، از جهات گوناگون فرو کشید و در زباله‌ی
روابط تو در توی مناسبات سخیف طایفگی فرو رفت و پس کشید و با همه‌ی
هزینه‌ها و شهیدها و آسیب‌ها و زحمت‌ها، به جایی نیز نرسید.

۹- در ادامه‌ی این فروپاشی‌های همه‌جانبه، به چهره‌ی کلی کشور نقابی از
دروغ بسته شد. به نحوی که: صدا و سیما، خشن‌ترین دروغ‌ها را آذین بست، و
وجهه‌ی ملی بودن خود را در سانسوری سراسیمه و گسترده، به فریبی
مشمئزکننده تنزل داد. و سایر رسانه‌ها نیز، به تلمبه‌ای مانند شدند که از
چاه آب، به جای آب، سرگین‌های بویناک بیرون می‌کشیدند و جبّارانه آن را
بر طبق نیاز مردم می‌نهادند.

۱۰- خدایا، سیّدعلی، رسما در دفاع از فرد کم‌خردی چون احمدی‌نژاد به
میدان رفت و سیمای مستقل رهبری خود را خرج او کرد تا به زعم خویش حفظ
نظام را که از اوجب واجبات بود، جامعیت بخشد. و حال آن که، حفظ نظامی که
تا گلو در پلشتی و دروغ و فریب و ورشکستگی فرو رفته بود، جفا به مقام
خداوندگاری تو، و جفا به ما مردم و نسل‌های بعدی ما بود. باید آن نظام
آلوده به دروغ، جایش را به یک نظام درست می‌داد اما خامنه‌ای راه را بر
هرگونه تغییر بست تا بساط قدرت، همچنان در اختیار او باشد.

۱۱- خدایا، در زمان دراز رهبری سیّدعلی، نمایندگان روحانی او، به هر کجای
مقدّرات جامعه سر فرو بردند و بی آن که مسئولیتی بپذیرند، در بایدها و
نبایدها و حیثیات کلی کشور دخالت کردند. و چون سواد و آگاهی و تخصصی در
آن امور نداشتند، روند اوضاع کشور را به قهقرا بردند. سال به سال، کشور،
به لحاظ علمی، و به لحاظ توسعه و رشد در موازین حقوقی و اجتماعی و
فرهنگی، فرو کشید. تا آن که در انتهای رهبری او، جمهوری اسلامی ایران، در
کنار کشورهای ورشکسته، به آمار جهانی راه یافت. اختناق و سانسور و
حق‌پوشی، به رویه‌ای متداول بدل شد. هم در میان مردم، و هم حتی در میان
روحانیان. روحانیتی که جذابیت منبر و خطابه‌اش در آزادگی‌اش بود، و در
سخنوری شورانگیز و منتقادانه و روشنگرانه‌ی او، به آنچنان بهتی از ترس و
خط قرمزهای حکومتی در افتاد که در منبر او هیچ فصل مشترکی از درد و داغ
مردمان مشاهده نشد. این بهت ناشی از ترس، به خانه‌ی معنوی روحانیان که
حوزه‌های علمیه باشد نیز راه یافت و از او چهره‌ای مخوف پرداخت. هیچ
روحانی مستقلی پیدا نشد که ترس را زیر پا بگذارد و سخن از بغض‌ها و
درد‌های مردم بگوید و انگشت بر نقد مراجع و حوزه‌ها و حاکمیت بگذارد.
روحانیتی که هویتش در استقلال و عدم وابستگی‌اش به حکومت‌ها بود، به
آنچنان روزی از بی‌هویتی دچار شد که جز روحانیان مجیزگو را فرصت منبر و
تبلیغ نماند. چرا که روحانیان منتقد، به اسم منافق، از گردونه‌ی مجامع و
حوزه‌های علوم دینی کنار گذارده می‌شدند. در عوض، مداحان سطحی و فریبکار،
فرصت جولان یافتند و طی سالهای متمادی، بلایی بر سر اسلام و شرافت دینی
مردم آوردند که اگر کینه‌توزترین دشمنان اسلام نیز به واژگونی تشیع در
کشور ما اراده داشتند، هرگز به این سهولت به آرزوی خود نمی‌رسیدند.

۱۲- خدایا، سیدعلی، با گماردن افراد سست و بی‌دانشی چون شیخ محمد یزدی بر
راس دستگاه قضا، حیثیت قضا و قضاوت را در کشور ما به خاک انداخت. در
کشورهای کافر دنیا، عدالت ناشی از قانون، حتی به رییس‌جمهور و دولت و
بزرگان آن کشور می‌پرداخت و به محض تشخیص خطا، آنان را از بلندای قدرت به
زیر می‌کشید. اما در کشور ما، قانون و قضا، به طنزی بدل شد که جز شوخی از
آن چیزی مستفاد نمی‌شد. ظاهرا همگان، و بویژه بزرگان، راه‌های گریز و دور
زدن قانون را به خوبی دریافته بودند و دلیلی برای هراس از گرفتاری
نداشتند. آنچنان که گویا جمعی از قاضیان به رشوه، و جمعی به نابخردی، و
جمعی به انتشار نکبت در دستگاه قضا مامور شده بودند. و در آن میان، از
دست قاضیان صادق و قلیل نیز کاری ساخته نبود. اوج فلاکت دستگاه قضا آنجا
پا گرفت که روحانی خالی‌الذهنی چون صادق لاریجانی به حکم سیدعلی بر مسند
قاضی‌القضاتی کشور نشست. در طول تاریخ و در همه جای دنیای فهم،
قاضی‌القضات به کسی گفته و می‌گویند که در کار قضا و قضاوت، هم بلحاظ
علمی، و هم از حیث تجربه، کارآمد قاضیان و کارکشتگان دستگاه قضا بوده
باشد. اما این شیخ، بدون این که ذره‌ای تجربه، و ذره‌ای دانش قضایی داشته
باشد، بر مسندی نشست که هرگز مستحقش نبود. وی، نیامده آستین‌ها را بالا
زد و گوش بفرمان شد و هرچه را که ماموران وزارت اطلاعات و پاسداران
امنیتی به او دستور فرمودند، در دستور کار خود قرار داد و برای اولین بار
در تاریخ قضا و قضاوت، به خلق جرم‌هایی مبادرت ورزید که از فرط سستی،
کودکان را نیز به خنده وا می‌داشت. اما همین جرم‌های خنده‌دار، باعث شد
که با امضای این شیخ قضاوت نکرده و قضاوت ندیده، ناگهان صدها مرد جوان و
پیر و زن و دختر به زندان‌های انفرادی و شکنجه در افتادند. خدایا، ما به
چشم خود دیدیم که انسانیت، در آن ژولیدگی قضایی، چگونه به هیچ گرفته شد،
و عدالت و علی و اولاد علی، و همه‌ی آموزه‌های دینی، به اسم دین چگونه به
مسلخ برده شدند.

۱۳- البته خدا، در همه‌ی این سال‌ها، سیدعلی، فرهنگ شعارگویی و شعارخواری
را در جامعه‌ی ما به اعلا درجه رساند. تا توانست، با الفاظی تند و گزنده،
و با ادبیاتی که دوره‌اش سپری شده بود، با قدرت‌های برتر جهان سخن گفت.
بی آن که پا به پای مرگ بر آمریکاهای مکررش، در داخل، مقدمات درستی و عدل
و انصاف و کار و تولید و معیشت و رشد و توسعه و بالندگی را فراهم آورد.
این ادبیات، از گنجینه‌ی دارایی‌های خود، فرد منطبقی چون احمدی‌نژاد را
برگزید و برکشید و بر مسند نشاند تا بلندگوی شعارگویی فعال‌تر شود، و
سفره‌ی شعارخواری عوام، با همه‌ی فلاکتی که گرفتارش بودند، آذین یابد.
این شعارها، کشور ما را بر صدر جدول نفرت مردمان جهان نشاند. هر کجا در
هر نقطه از جهان فهم، تا اسم ما ایرانیان شنیده می‌شد، ای خدا، بی آن که
دیرینگی چند هزار ساله‌ی ما، و دارایی‌های علمی و فرهنگی ما متبادر شود،
تندی و عبوسی و هیمنه‌ی تروریستی ما تبلیغ می‌شد.

۱۴- خدایا، ما از همین صحرای محشر، با صدای بلند اعلام می‌داریم: ماموران
سیدعلی ممکن است از مطالعه‌ی این نوشته برآشوبند و برای نویسنده‌ی صادق
آن برنامه‌ای تدارک ببینند. به آنان بگو که اگر نوری‌زاد در زمان علی (ع)
بود و این نامه را از سر خیرخواهی و حتی انتقاد صرف برای او می‌نوشت، با
آغوش گشوده‌ی علی و یاران او مواجه می‌شد و هرگز کسی متعرض او نمی‌شد.
اما چرا در جامعه‌ی ما، علی و اولاد علی، برای حکومتی هزینه شدند که
نسبتی با عدل و سیره‌ی علی نداشت اما مرتب از علی سخن می‌گفت و از همگان
انتظار همراهی داشت و همگان را نیز به عاقبت کوفیان و خائنان کوفه احاله
می‌داد.

۱۵- خدایا، سیّدعلی، با همه‌ی مراتب علمی‌اش، و با همه‌ی زیرکی و شم شریف
سیاسی‌اش، و با همه‌ی ذکاوت‌های منحصر بفردش، بی آن که خود به عاقبت
رفتارش بیندیشد، به برآوردن قدرتی مخوف و پنهانی دست برد. سپاه را که
باید از مراودات سیاسی و اقتصادی و اطلاعاتی به دور می‌بود، به هر کجای
مواضع کشور نفوذ داد و مستقیما دایره‌ی سیاست را که به سلامت روانی آحاد
مردم و برجستگان سیاسی کشور محتاج است، به قمه و کلت و ضرب و شتم و زندان
و شکنجه آلوده کرد. به موازات دستگاه رسمی وزارت اطلاعات، سپاه را واداشت
تا او نیز به کارهای اطلاعاتی و امنیتی ورود کند و بساط موازی و مشرف بر
وزارت اطلاعات را در همه جا بگستراند. این قدرت پنهان، هم خود قاچاقچی
فعالی بود و سالانه میلیاردها دلار از مبادی رسمی و غیررسمی به واردات
کالا مبادرت می‌کرد، و هم با کلت و بی‌سیم و مسلسل خود در مناقصه‌های
اقتصادی شرکت می‌نمود و در همه جا نیز برنده‌ی بلامنازع این مناقصه‌ها
بود، و هم به تنظیم روان امنیتی کشور – آن‌گونه که خود می‌خواست – دست
می‌برد.

مشغله‌های این چنینی، ای خدا، باعث شد که سیّدعلی، هرگزبه میزان مصرف
مواد مخدر در کشورش که در صدر جدول جهانی بود، نیندیشد. و همچنین،
هیچ‌گاه به رواج تن‌فروشی دخترکان و زنان سرزمینش، و به فروپاشی روال
رایج فعالیت‌های اقتصادی مردمش، و به اسلامی‌که زیر دست و پای ماموران
قلدر و بی‌خرد، و مسئولان بی‌کفایت، و قاضیان مرعوب و ناسالم پرپر می‌زد
و استمداد می‌طلبید، توجه نکند.

۱۶- تا این که ندانم‌کاری‌ها و شعارگویی‌ها و فریبکاری‌های فرد نالایقی
چون احمدی‌نژاد، سرنوشت سوزناک ما را به تحریم و تقبیح و تحقیر جهانی
درانداخت. بله ای خدا، جهانیان، با هر نیت و با هر آواری که برای ما
تدارک دیده بودند، در تحریم همه‌جانبه‌ی ما متحد شدند. التماس‌های پنهان
و آشکار رییس‌جمهور آشفته حال ما به جایی نرسید. تا این که متحدان جهانی،
با همین تحریم‌های همه‌جانبه، بساط کاذب برقراری و برپایی ما را برچیدند
و بر زمین گرممان کوفتند.

رهبر گرامی‌ما،

کامتان شیرین. اگر که، از مطالعه‌ی این نوشته کامتان تلخ شده است. ما به
همگان، و حتی به کودکانمان آموخته‌ایم: دوستی در صداقت است، گر چه تلخ.
اگر مرا بنا بر چاپلوسی و فریب بود، شما را با الفاظی نرم و سراسر
مداحانه می‌ستودم. اما چه کنم که هنوز شما را دوست دارم و به نام نیک شما
در پهنه‌ی تاریخ این سرزمین، سخت مشتاقم. پس، این آخرین نوشته‌ای است که
مستقیم، رو به شما می‌نویسم. و خود، به عاقبت تلخ آن واقفم. چرا که
ماموران و قاضیان گوش بفرمان ما، در کار خود استادند. آنان نیک می‌دانند
چگونه یک معترض و منتقد را با شکنجه و فحش‌های ناموسی به تنگنای روحی و
روانی در اندازند. من همه‌ی این ابتلائات آتی را بجان می‌پذیرم تا صدای
سخن خود را به گوش حضرت شما برسانم.

ای کاش بعد از پنج نامه‌ای که چه در بیرون زندان و چه از داخل زندان برای
جنابعالی نوشتم، مرا فرا می‌خواندید و بر من می‌آشفتید که فلانی، تو را
چه می‌شود؟ مرگت چیست؟ و من، با شما، نه از فرصت‌های از کف رفته، نه از
بسیج و سپاه واژگون شده، نه از بن‌بست حتمی و فروپاشی عن‌قریب، نه از
مردم از کف رفته، نه از فلاکت جهانی مردمان ایران، بلکه از ضربه‌هایی
می‌گفتم که بر در خانه‌ی شما می‌خورد و شما آن‌ها را نمی‌شنوید. و آن،
ضربه‌های کف دست مرگ است که بر خانه‌ی دل ما و شما می‌خورد و ما بی‌اعتنا
به او، سر به کار دلخواه خود فرو برده‌ایم. بله رهبر گرامی، مرگ، بی‌گمان
سر خواهد رسید، و ما و شما را به کام خود فرو خواهد کشاند. جنازه‌ی ما را
که ناشناس و بی‌کس و کاریم، با شتاب، به آغوش سرد گور می‌سپرند، و
جنازه‌ی شما را که معروف عالمید، مردمان بی‌شمار، بر سر دست می‌برند و
اشک‌ریزان و بر سر زنان، جلوی چشم صدها دوربین و صدها خبرنگار و صدها
میهمان خارجی، در آرامگاه ابدی‌تان می‌نهند.

رهبر گرامی‌ما،

این که ”آخرین نامه” را به این نوشته عنوان داده‌ام، نه از این روی است
که امیدم از شما و اصلاح امور کشور سلب شده است، بلکه آرزو دارم در این
روزهای پایانی عمر، نام نیکی از خود به یادگار گذارید و خطاهای رفته را
به سامان خویش باز آورید. فردا، مردم از ما که بی‌نشان و بی‌آوازه‌ایم،
هیچ نخواهند گفت، اما از شما، به محافل مردمان، سخنان فراوانی راه خواهد
یافت. آنان با غرور خواهند گفت: خامنه‌ای، رهبری فهیم و باخرد بود. گرچه
در مقطعی از اواخر عمرش، رشته‌های اداره‌ی کشور از دستش به در رفت و
خسارت‌ها بالا گرفت، در سال‌های بعد اما، وی به مجاهدتی شبانه روز
پرداخت. دل‌های رمیده را از هر سو بر سر سفره‌ی همدلی باز آورد و برای
ایرانیان پراکنده آغوش گشود. اشک‌ها را سترد. قدرت‌های در سایه را از هر
کجای کشور به زیر کشید. به نمایندگان مردم اقتدار بخشود. خود را، همچون
نلسون ماندلا، از منصب‌های کلیدی کشور کنار کشاند و راه را بر حاکمیت
قانون هموار ساخت. بساط رابطه‌های مخوف را برچید. آدم‌های کم‌خرد خانه
کرده بر مسندها را به زیر آورد و برجستگان و شایستگان را بر سر کارها
گمارد. مرز مضحک میان خودی و غیرخودی را محو کرد و شرافت مخدوش ایران و
ایرانی را ترمیم کرد و برکشید.

آری رهبر گرامی،

همه‌ی ما دوست داریم شما را بر بلندای سربلندی ببینیم و نام نیک شما را
بر تارک هماره‌ی تاریخ سرزمین خویش تماشا کنیم. شما اکنون، در دو قدمی یک
چنین افق مبارکی ایستاده‌اید. در این یک سال گذشته، مردمان ما توسط همان
قدرت‌های در سایه، به آسیب و تفرقه و انشقاقی بزرگ دچار شده‌اند. به امید
روزی در همین نزدیکی‌ها، که با درایت شما، همه‌ی دورنگی‌ها به یک‌رنگی، و
همه‌ی جدایی‌ها به یکتایی منجر شود. و این، ممکن نخواهد شد الا با به
بازی گرفتن فهم مردمان. حکومتی که بر جهل مردمان خویش خانه بسازد،
شایسته‌ی حتمی‌فروپاشی است. و شما نیک‌تر از ما می‌دانید که: ما را جز به
فرا بردن فهم‌ها، و اعتنا بخشودن به خواست مردمان‌مان چاره‌ای نیست.

رهبر گرامی،

اگر پرسش شما این است که از کجا می‌توان آغاز کرد، پاسخ می‌دهم: به یک
دستور شریف شما همه‌ی زندانیان بی‌گناه ما به آغوش عزیزان خویش باز
می‌گردند. این همان بارقه‌ی پربرکتی است که امید بارش آن را به شما دل
بسته‌ایم. مابقی راه را خود خدا پیش روی شما خواهد گشود. و من، نام نیک
شما را می‌بینم که مردمان ما با غرور بر زبان می‌آورند و بدان مباهات
می‌کنند. یا علی!

منبع: وبلاگ محمد نوری زاد

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

اعدام ناگهانیِ بیش از هفتاد نفر در مشهد



ندای سبز آزادی: شنیده ها حاکی است، طی چند روز گذشته بیش از هفتاد نفر
از زندانیان زندان مشهد به صورت ناگهانی اعدام شده اند.

به گزارش خبرنگار ندای سبزآزادی از مشهد، بعضی از این افراد که گویا در
رابطه با مواد مخدر دستگیر شده بودند، حکمهای قضایی خود را پیش تر از این
دریافت کرده بودند که بر طبق آنها مجازات اعدام شامل حال آنها نمی شده
است و حتی به پرداخت جریمه های نقدی نیز کفایت شده است. اما به یکباره و
به صورت ناگهانی دستور قضایی مبنی بر اعدام این افراد صادر گردیده است.

هنوز دلیل صدور این حکم از سوی مرجع قضایی مشخص نیست. اما گمانه زنی ها
حاکی از آن است که این احکام به دستور نهادهای اطلاعات و امنیتی اجرا شده
است. بنا بر اطلاعات خبرنگار ندای سبزآزادی، پیش از نیز در پرونده ای
مشابه در همین شهر، در اوایل روی کار آمدن دولت نهم هنگامی که رابطۀ یکی
از مامورین رده بالای انتظامی-امنیتی با گروههای مواد مخدر روشن می شود،
ناگهان بیش از شصت نفر از افراد مربوط به آن پرونده (که اغلب از اهالی
تربت جام و تایباد بوده اند) اعدام می شوند که در بین آنها چند نفر از
بستگان مامورین نیروی انتظامی نیز وجود داشته اند.

گفتنی است طبق اطلاعات بدست آمده، در بین افراد اعدام شدۀ اخیر، نام
افراد زیر هجده سال نیز مشاهده شده است.

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

توکلی: رئیس جمهور دچار استبداد رای شده است



اختلافات میان مجلس و دولت ایران بر سر اجرای مصوبات مجلس بالا گرفته است
احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس ایران با انتقاد شدید از "غیرقانونی" خواندن مصوبه مجلس از سوی محمود احمدی‌نژاد گفت که "رئیس جمهور دچار استبداد فکری شده است" و همزمان چهره‌های سرشناس اصولگرا در مجلس ایران خواستار اجرای قانون توسط رئیس جمهور شدند.

آقای توکلی که از نمایندگان اصولگرای منتقد دولت در مجلس ایران است، روز جمعه ۲۲ مرداد (۱۳ اوت) گفت: "متاسفم که رئیس جمهور بیش از اندازه به برداشت های خود بها می دهد. به طوری که گرفتار استبداد رای شده است. این کار او نه تنها نقض قانون بلکه گردنکشی در برابر قانون اساسی است".

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، چهارشنبه گذشته (۲۰ مرداد ) علت عدم اجرای مصوبه مجلس درباره اختصاص دو میلیارد دلار بودجه به مترو را "غیر قانونی" بودن این مصوبه عنوان کرده و گفته بود که دولت لزومی به اجرای آن نمی بیند.

آقای احمدی نژاد با اشاره به اینکه شورای نگهبان هم این مصوبه را غیر قانونی دانسته است، گفت: "این موضوع که مجلس محل تامین این بودجه را از صندوق ذخیره ارزی تعیین کرده، اشتباه است زیرا برای همه موجودی حساب ذخیره ارزی برنامه ریزی شده و نمی توان خارج از آن عمل کرد."

او در اظهارات خود تلویحا روند نهایی شدن مصوبه مجلس شورای اسلامی را که با تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام و دستور علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، برای اجرا ابلاغ شده بود مورد انتقاد قرار داده بود و از درخواست برای دخالت رهبر ایران در اختلافات دولت و مجلس خبر داده بود.

طی روزهای گذشته برخی از چهره‌های سیاسی اصولگرا در ایران به این اظهارات آقای احمدی‌نژاد واکنش نشان داده و تاکید کردند که مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام کاملا قانونی است و قضاوت درباره این مجمع در محدوده اختیارات رئیس جمهوری نیست.

اینکه رئیس جمهور بیاید و بگوید من این قانون را قبول ندارم و اجرا نمی کنم، پدیده بسیار زشت و نوظهوری است. این نشانه استبداد است

علی مطهری
آقای توکلی نیز در مصاحبه امروز خود با خبرگزاری مهر گفته است که "طبق اصل ۱۱۲ قانون اساسی این رئیس جمهور نیست که حق دارد بگوید مجلس درست تشخیص مصلحت داده یا نه بلکه این مجمع تشخیص مصلحت نظام است که چنین وظیفه ای دارد و در واقع این اظهار نظر نادرست رئیس جمهور نه تنها مغایر با حقوق مجلس که در راس امور است بیان شده، بلکه نقض صریح حقوق مجمع تشخیص مصلحت نظام است".

'این نشانه استبداد است'

علی مطهری، از دیگر اصولگرایان سرشناس مجلس ایران هم در واکنشی مشابه گفت: "اینکه رئیس جمهور بیاید و بگوید من این قانون را قبول ندارم و اجرا نمی کنم، پدیده بسیار زشت و نوظهوری است. این نشانه استبداد است."

آقای مطهری، درباره بالا گرفتن اختلاف میان مجلس و دولت ایران و راه های برون رفت از آن گفت: "راه حل، اصلاح دولت است. راه حل، تمکین دولت به قانون است. راه حل، اقتدار مجلس است."

او که طی ماه های گذشته از منتقدان اصلی دولت دهم در میان اصولگرایان بوده است در زمینه اقدام احتمالی مجلس ایران در برابر اظهارات آقای احمدی نژاد، طرح سوال از رئیس جمهور را مطرح کرده و آن را "به نفع کشور" دانسته است.

مطابق قانون اساسی ایران، مجلس می تواند در مواردی که تشخیص دهد رئیس جمهور به وظایف قانونی خود عمل نمی کند، او را برای پاسخگویی به سوالات به مجلس فراخواند و حتی پس از استیضاح رئیس جمهور و در صورت تشخیص عدم کفایت، درخواست برکناری او را با رهبر ایران مطرح کند.

حزب مشارکت به صادق لاریجانی: رسیدگی کنید یا کنار بکشید



جبهه مشارکت خطاب به رئیس قوه قضاییه: تا دیر نشده برای حفظ نظان اقدام کنید
یکی از احزاب اصلی مخالف دولت ایران از رئیس قوه قضائیه این کشور خواسته است که یا سخنان منسوب به "سردار مشفق" درباره مسائل انتخاباتی سال گذشته را پی گیری قضایی کند یا از سمت خود کنار برود.

حزب مشارکت ایران اسلامی امروز جمعه ۲۲ مرداد (۱۳ اوت) با انتشار نامه ای خطاب به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، خواستار آن شد که دیوان عالی کشور، مامور رسیدگی به "کودتای انتخاباتی" سال گذشته شود و آنچه را که به گفته این تشکل "سردار مشفق" در سخنرانی اخیر خود بر آن صحه گذاشته است، مورد رسیدگی قرار دهد.

در این نامه آمده است که "سردار مشفق"، یکی از فرماندهان ارشد قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران، در سخنرانی ای که بخشی از آن در ماه های اخیر به طور گسترده در ایران منتشر شده، به فعالیت های نظامی-اطلاعاتی در راستای پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران اذعان کرده و گفته که این فعالیت ها با اطلاع "بزرگان نظام" بوده است.

حزب مشارکت در این نامه، با برشمردن فعالیت های محافل امنیتی-اطلاعاتی که در سایه حمایت نظامیان انجام گرفته است، خطاب به رئیس دستگاه قضایی نوشت: "اینک که معلوم شده است فردی که به نام رئیس جمهور معرفی شده است در یک فرایند کودتا (و نه فقط تقلب) به این جایگاه رسیده است و هیچ مشروعیّت قانونی و شرعی ندارد، بر شما است تا با احاله موضوع به دیوان عالی کشور، خواستار رسیدگی به این امر شوید".

بر اساس ماده ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دیوان عالی کشور می تواند حکم عزل رئیس جمهوری را صادر و برای تنفیذ در اختیار مقام رهبری بگذارد.

حزب مشارکت در نامه خود به رئیس قوه قضائیه نوشته است که در سخنان "سردار مشفق" به صراحت به طراحی بازداشت ها و بازجویی ها و اخذ اعترافات از متهمان انتخاباتی، از پیش از انتخابات "اعتراف" شده و بنابراین همه آنها از اعتبار ساقط است، زندانیان باید آزاد شوند و محدودیت های امنیتی لغو شود.

در ادامه این نامه، از اینکه شاکیان "سردار مشفق" تحت فشار محفل امنیتی-اطلاعاتی قرار گرفته اند اظهار تعجب شده و آمده است که این امر نشان می دهد که "قوه قضائیه در برابر کودتاگران، مرعوب و دست بسته است" و ادعای استقلال این قوه درست نیست.

در روزهای گذشته و در پی انتشار شکایتنامه هفت تن از چهره های سرشناس اصلاح طلبان ایران از "سردار مشفق" و مصاحبه ای که محسن صفایی فراهانی، یکی از شاکیان درباره این شکایتنامه انجام داده بود، رسانه های نزدیک به اصولگرایان فضای سنگینی علیه شاکیان ایجاد کردند و آقای فراهانی بار دیگر به زندان اوین احضار شد.

در پایان نامه جبهه مشارکت به آقای لاریجانی آمده است: "تا دیر نشده است برای حفظ نظام اقدام کنید. اگر بر این کار توانایی ندارید، دامن قوه قضائیه را از این پلشتی بیرون بکشید و پاک کنید. اگر در این حد هم توانایی ندارید، پس حداقل به فکر آخرت خود باشید و کناره گیری نمائید".

۱۳۸۹ مرداد ۶, چهارشنبه

جزئیات تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی منتشر شد


جزئیات تحریم های تازه اتحادیه اروپا که ده ها شرکت و شخصیت حقیقی جمهوری
اسلامی را در بر می گیرد در نشریه رسمی اتحادیه اروپا منتشر شد.


این فهرست روز سه شنبه ۲۷ ژوئیه (۵ مرداد) ، یک روز پس از تصویب تحریم
های جدید علیه جمهوری اسلامی در نشست وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه
اروپا در شهر بروکسل، منتشر شد.


مهدی پرپنچی، خبرنگار اعزامی بی بی سی فارسی به بروکسل می گوید که نام
شصت و شش شرکت و شخص حقیقی که گفته می شود به نحوی با برنامه های هسته ای
یا موشکی ایران ارتباط دارند در این فهرست دیده می شود.


علی دیواندری، مدیر عامل بانک ملت و محمد رضا موثق نیا، مدیر گروه صنایع
ثامن الائمه (وابسته به سازمان صنایع هوا فضای وزارت دفاع ایران) از جمله
شخصیت هایی حقیقی هستند که نام آنها در این فهرست آمده است.


بانک ملی ایران و کلیه شعب و موسسات وابسته به آن از جمله بانک آریان،
شرکت آسا، بانک کارگشایی، شرکت سرمایه گذاری بانک ملی ایران، چاپخانه
بانک ملی، شرکت توسعه سرمایه گذاری سیمان، شرکت سیمان شمال، شرکت سیمان
مازندران و نساجی مازندران از جمله موسساتی هستند که مشمول تحریم های
تازه اتحادیه اروپا قرار گرفته اند.


بانک "فیوچر" که در بحرین مستقر است و دو سوم آن به ایران تعلق دارد نیز
مشمول این تحریم ها شده است.


گفته می شود این تحریم ها، که بخش عمده آن یک روز پس از تصویب به اجرا
گذاشته شده است شدید ترین تحریم هایی است که اتحادیه اروپا تا کنون علیه
یک کشور خارجی اعمال کرده است.


فقط بخشی از تحریم ها که به قانون گذاری احتیاج داشته است، از ماه
سپتامبر اجرا خواهد شد.

در فهرست منتشر شده همچنین نام شرکت صنایع هوایی ایران، شرکت فناوری
سانتریفیوژ ایران، شرکت بیمه ایران، ماشین سازی اراک و شرکت پرتو صنعت
دیده می شود.


همچنین اسامی شش شخص و پنج شرکت مربوط به سپاه پاسداران ایران در این
فهرست منتشر شده است.


نام بیست و چهار شرکت فعال در زمینه کشتی رانی ایران نیز در این فهرست
دیده می شود که اکثر آنها در ایران مستقر هستند، اما بعضی از آنها در
کشورهایی نظیر چین، مالت، سنگاپور، بریتانیا، امارات متحده عربی و آلمان
نیز فعالیت می کنند.


این تحریم ها، شدید تر از تحریم هایی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد
اواخر اردیبهشت ماه علیه ایران تصویب کرده بود.

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

موسوی: مجبورم ناگفته های جنگ را بگویم




میرحسین موسوی از عملکرد دولتش در دوره جنگ دفاع کرده است
میرحسین موسوی، نخست وزیر ایران در دوران جنگ هشت ساله با عراق در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی و از رهبران مخالفان در این کشور، گفته است که در صورت ادامه "تحریف های تاریخی"، ناگفته هایی را از دوران جنگ و از جمله دلایل استعفای خود در سال ۱۳۶۷ را بیان خواهد کرد.

آقای موسوی که گفته هایش در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج در وب سایت کلمه منتشر شده است، گفت: "بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم. ولی ظاهرا مجبورم در ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهم عمده داشتند، ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود."

به نظر می رسد بخش عمده سخنان میرحسین موسوی در پاسخ به گفته های محسن رفیقدوست، وزیر سپاه در دوران جنگ ایران و عراق باشد که اواخر تیر ماه و به مناسبت سالگرد صدور قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد که موجب پایان جنگ ایران و عراق شد، بیان شده است.

آقای موسوی در این مورد گفت: "آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به این جانب تحمیل شد، در عین آن که بیش از همه در جریان سرریز شدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود، حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت، ما بغداد را فتح می کردیم. شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم."

محسن رفیقدوست، از زمان تاسیس وزارت سپاه در سال ۱۳۶۲ تا زمان انحلال آن در پایان جنگ، وزیر سپاه در دولت های اول و دوم میرحسین موسوی بود. او چند روز پیش از این گفته های آقای موسوی، به خبرگزاری فارس گفته بود: "درست قبل از پذیرش قطعنامه ما احساس می کردیم که مملکت امکانات وسیع نداشت ولی این مهم نبود. مهم این بود که این امکانات آن طور که نظامی ها می خواستند در خدمت جنگ قرار نمی گرفت. یعنی اکثر اوقات در دولت با پیشنهادهایی که برای جنگ می‌شد مخالفت می کردند و دائم می گفتند شما که می دانید نمی توانید بغداد را بگیرید چرا ول نمی کنید؟ چرا جنگ را تمام نمی کنید؟"

آقای هاشمی من را صدا کرد و گفت: برو در وزارتخانه ات بشین، من می خواهم توپ را به زمین دولت بیندازم. سپس حکم داد که میرحسین موسوی رئیس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستیک و آقای خاتمی معاونت تبلیغات جنگ شوند.

محسن رفیقدوست
آقای رفیقدوست بعد از پایان جنگ به مدت ده سال (از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۸) ریاست بنیاد مستضعفان را برعهده داشت که میرحسین موسوی در مورد این دوره نیز چنین گفته است: "شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید، اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید."

آقای موسوی همچنین گفته است: "شما مرا مجبور می کنید بگویم علی رغم نتیجه درخشان دفاع مقدس ... اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد."

'توپ در زمین دولت'

محسن رفیقدوست همچنین در مصاحبه مفصل خود با خبرگزاری فارس گفته بود در مقطعی از جنگ و بعد از آنکه دولت به طور کامل با نیروهای نظامی همکاری نمی کرد، اکبر هاشمی رفسنجانی که در آن زمان قائم مقام فرمانده کل قوا بود، "توپ را به زمین دولت انداخت". آقای رفیقدوست گفت: "آقای هاشمی من را صدا کرد و گفت: برو در وزارتخانه ات بشین، من می خواهم توپ را به زمین دولت بیندازم. سپس حکم داد که میرحسین موسوی رئیس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستیک و آقای خاتمی معاونت تبلیغات جنگ شوند."

میرحسین موسوی در پاسخ به این اظهارات آقای رفیقدوست گفته است: "بعد از آنکه به تعبیر این وزیر سابق، توپ در میدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد، تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه ها ایجاد شد. بنده به دلایل گوناگونی فعلا فقط به اشاره می گویم که این توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیرنژاد در کمیته پشتیبانی جنگ "زیپ مرزها در حال باز شدن" بود و فاو و جزایر موجود در هور از دست رفته بودند و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست این جانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه وهم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارش های خود به اعضای جلسه گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید."

'ناگفته های فراوان'

توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیرنژاد در کمیته پشتیبانی جنگ 'زیپ مرزها در حال باز شدن' بود ... و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست این جانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه و هم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارش های خود گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید.

میرحسین موسوی
آقای موسوی گفته است ناگفته های فراوانی از جنگ دارد: "من ندیده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد. مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژی های جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عملیات های بزرگ کلاسیک شبیه عملیات های دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها از جاده ها و کامیون های دولتی و حتی مصادره کامیون های بخش خصوصی و همه ظرفیت های مالی – صنعتی کشور به کار گرفته می شد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم."

با وجود گذشت حدود ۲۲ سال از پایان جنگ ایران و عراق، هنوز نقاط مبهم زیادی در مورد تاریخ این جنگ، که یکی از طولانی ترین جنگ های قرن بیستم بود، وجود دارد و هر از چندی با انتشار سندی یا مصاحبه ای از یکی از مسئولان آن زمان ایران، زاویه های جدیدی از آن روشن می شود.

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس ایران، که در سال های آخر جنگ با حکم آیت الله خمینی فرماندهی جنگ را بر عهده داشت، از جمله مسئولانی است که با انتشار بخش هایی از خاطراتش از دوران جنگ و به ویژه با انتشار نامه فرمانده وقت سپاه در سال آخر جنگ، سهم زیادی در این میان داشته است.

اما این نخستین بار است که میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت ایران، این چنین با جزئیات درباره اختلافات نهادهای مختلف حکومت ایران در دوران جنگ صحبت می کند.

۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

باز تعریف ولایت مطلقه فقیه توسط علی خامنه ای



به نظر می رسد علی خامنه ای، رهبر و ولی فقیه رژیم جمهوری اسلامی با
گامهایی ایدیولوژیک شرایط را برای یکدست کردن رژیم و تثبیت موقعیت خود
آماده می کند. در آخرین اظهار نظری که از خامنه ای در پاسخی سووالی با
مفهوم استفتا منتشر شده، افراد ناشناسی از او خواسته اند تا نشانه های
التزام به ولی فقیه را توضیح دهد. او در این پاسخ واره سعی کرده تا
جایگاه خود را برای بعضی کسان، روشن و واضح تعریف کند. خامنه ای می گوید:
"ولايت فقيه به معناى حاكميت مجتهد جامع‌الشرايط در عصر غيبت است و
شعبه‌اى است از ولايت ائمه اطهار كه همان ولايت رسول الله مى‌‌باشد و
همين كه از دستورات حكومتى ولى امر مسلمين اطاعت كنيد، نشانگر التزام
كامل به آن است."

بنا بر این تعریف هرچند از یک طرف خامنه ای قبای ولایت فقیهی را به علت
دارا نبودن شرایط مجتهد جامع‌الشرایط از خود دور می کند اما از سوی دیگر،
تعریفی ارایه می دهد که رژیم ولایت فقیه کنونی را بیشتر به حکومت اسلامی
تبدیل می کند تا جمهوری اسلامی که دسته ها و باندهای داخل قدرت از آن
تعریفی دموکراتیک و مشارکتی دارند. علی خامنه ای برای یکدست کردن رژیم و
جمع کردن همه قدرت زیر عبای خود دست به عملی زده است که بسیاری با زبان
الکن به تکرار آن مشغول بودند. در این تعریف، علی خامنه ای جدای از اینکه
خود را فقیه جامع‌الشرایط دانسته، ولایت خود را شعبه ای از "ولایت ائمه
اطهار" یا همان "ولایت رسول الله" دانسته است. او خود را جانشین امام
زمان می نامد و اطاعت از خویش را واجب بر می شمارد. همچنین خامنه ای
موقعیت و مقام خود را هم تراز با پیامبر مسلمانان دانسته و اطاعت از خود
را نشانه التزام به ولایت فقیه می نامد که در قانون اساسی رژیم بر آن
تاکید شده است. به زبان دیگر، خامنه ای با استفاده از قانون اساسی رژیم و
شامورتی بازی و وقاحت، موقعیت خود را با پیامبر مسلمانان برابر می کند تا
به غیر از بخشی از مواجب بگیران حکومتی که خود را ذوب شدگان در ولایت او
می دانند، دیگر فرقه ها و شعب مسلمانان همچون اهل تسنن را وادار به اطاعت
از خود با حربه قانون اساسی و شرع کند. بدیهی است ابزار چنین قدرتی
نیروهای قهری و نظامی و اطلاعاتی ای است که تحت تسلط او قرار دارد و هر
جا که اراده کند، به عنوان ابزار حقنه کردن حاکمیت ولایت جور و ظلم و ستم
خود به کار می گیرد.

اینکه علی خامنه ای دست به کار شده تا موقعیت ایدیولوژیک اش را خودش باز
تعریف کند، شبهاتی است که تا کنون وجود داشته و تعاریف همگون را به عدم
موافقت یا بدون اطلاع و نظر وی اعلام می کردند. با این کار دیگر همه پرده
ها به کنار می رود و دیگر کسی شک ندارد که تعریفها و تلقی فاشیستی کسانی
همچون مصباح یزدی از ولایت فقیه نه تنها مورد قبول خامنه ای بوده بلکه،
بعید نیست که به توصیه و ابلاغ او آنها دست به انتشار این نظریات زده
باشند تا او بتواند موقعیت خود در قدرت را در رقابت با رقبای خویش مستحکم
تر کند.

گامهای علی خامنه ای برای یکدست کردن رژیم و تبدیل جمهوری اسلامی به
حکومت اسلامی و بیرون آوردن همه اهرمهای قدرت از چنگ باندها و دسته های
دیگر و راندن آنها به بیرون از دایره تصمیم گیرندگان، ادامه دارد و باید
در انتظار درگیری و جنگ قدرت بیشتر در داخل هرم قدرت بود.

۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

مجلس ایران تولید اورانیوم 20 درصدی را الزامی کرد



مجلس دولت را به محدودیت همکاری با آژانس و تولید سوخت رآکتور ملزم کرده است
مجلس ایران دولت را به تولید اورانیوم با غنای 20 درصد و محدودیت همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی ملزم کرده است.

روز سه شنبه، 29 تیر (20 ژوئیه)، نمایندگان مجلس با تصویب بندهایی از طرح "صیانت از دستاوردهای صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران"، سازمان انرژی اتمی را موظف کردند تا به منظور تامین سوخت مورد نیاز رآکتورهای تحقیقاتی و آموزشی کشور به غنی سازی اورانیوم تا خلوص 20 درصد ادامه دهد.

کلیات این طرح روز یکشنبه این هفته تصویب شد و برای بررسی جزئیات آن ادامه داشته است.

همچنین، براساس این مصوبه، دولت ملزم شده است تا همکاری خود با آژانس بین المللی انرژی اتمی را صرفا به تعهدات ایران در چارچوب پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای - ان پی تی - منحصر سازد.

مجلس مشخصا دولت را از قبول درخواست های همکاری فراتر از "توافقنامه پادمان" منع کرده است.

در صورت تبدیل این مصوبه به قانون، دولت جمهوری اسلامی مجاز نخواهد بود پروتکل الحاقی به ان پی تی را قبول و به آن عمل کند.

کشورهایی که به پروتکل الحاقی ملحق می شوند تعهدات بیشتری را برای همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی، وابسته به سازمان ملل متحد، تقبل می کنند که از جمله شامل بازدیدهای از پیش اعلام نشده از مراکز اتمی این کشورها به تشخیص بازرسان آژانس است.

دولت ایران به منظور حل و فصل اختلاف ناشی از بخشی از برنامه های اتمی این کشور در دسامبر سال 2003 و زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی توافقنامه اجرای این پروتکل را امضا کرد اما این سند هرگز برای تصویب نهایی در مجلس مطرح و تصویب نشد و در نتیجه، جنبه قانون نیافت.

در فوریه سال 2006، دولت ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع داد که به دلیل تصمیم آژانس در ارسال پرونده هسته ای این کشور به شورای امنیت سازمان ملل، اجرای پروتکل الحاقی را به حالت تعلیق در می آورد.

پیش از آن، مجلس با تصویب یک طرح یک فوریتی از دولت خواسته بود تا در صورت خروج پرونده هسته ای جمهوری اسلامی از آژانس بین المللی، به همکاری خود با آژانس در چارچوب پروتکل الحاقی خاتمه دهد.

۱۳۸۹ تیر ۲۸, دوشنبه

کروبی: سودای تک حزبی در ایران محکوم به فناست

کروبی اظهارات "مسئول اجرایی کشور" در مورد تک حزبی بودن را مشکوک توصیف کرده است
مهدی کروبی در واکنش به اظهارات اخیر محمود احمدی نژاد، حرکت به سوی نظام تک حزبی در ایران را محکوم به شکست دانسته است.

روز دوشنبه، ۲۸ تیر (۱۹ ژوئیه)، سایت سحام نیوز، متعلق به حزب اعتماد ملی، سخنان مهدی کروبی، دبیرکل حزب و از رهبران مخالف دولت را منتشر کرد که در آن "اظهارات اخیر مسئول اجرایی کشور" را مشکوک توصیف کرده و گفته است که "تکثر در دل و متن این نظام مستتر بوده و جمهوریت، خود مبنای به رسمیت شناختن و احترام قایل شدن به تکثر گرایی است."

چندی پیش محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری، در همایش مسئولان دفاتر نمایندگی رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاه های ایران، گفت که با تشکیل جناح بندی های سیاسی، به گفته وی، فاتحه بعضی از ارزش های انقلاب خوانده شد و افزود "نظام ما تنها یک حزب دارد و آن حزب ولایت است."

اظهارات آقای احمدی نژاد با واکنش منفی شماری از شخصیت های سیاسی ایران، از جمله میرحسین موسوی و محمد خاتمی، از رهبران اصلاح طلب مخالف دولت، مواجه شد که آن را نشانه تمایل او به برقراری نظام تک حزبی در کشور دانسته و به شدت مورد انتقاد قرار دادند.

آنان این سخنان را با اظهارات شاه فقید ایران در سال ۱۳۵۳ مقایسه کردند که با اعلام انحلال احزاب در این کشور، ایجاد حزب فراگیر رستاخیز ملت ایران را اعلام داشت و به این ترتیب، نظام تک حزبی را برقرار کرد.

دبیرکل حزب اعتماد ملی در این زمینه گفت "سودای تک حزبی در ایران نه تنها محکوم به فناست بلکه ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران آن را نمی پذیرد" و افزود "البته بوده اند افرادی که این سودا را در سر می پرورانده اند و حتی آن را در رژیم گذشته به عنوان رستاخیز اعلام کردند اما این سودا و اندیشه را با خود به گور بردند."

آقای کروبی که، به گزارش سحام نیوز، در دیدار با جمعی از دانشجویان شاهد و ایثارگر و جمعی از نمایندگان ادوار مجلس سخن می گفت، با حمایت از تکثرگرایی در نظام جمهوری اسلامی گفت "وجود احزاب، گروه ها، اصناف و دسته های سیاسی، صنفی، فکری و اجتماعی و ... فعالیت های آنان در چارچوب قانون، همان معنای واقعی جمهوریت است" و افزود که "از سوی دیگر، اسلامیت نیز تکثرگرایی را در خود جای داده است."

مهدی کروبی مخالفت با کثرت گرایی را استنباطی غیرقابل قبول از اسلام دانست و آن را اسلام طالبانی توصیف کرد که با عقاید مورد وفاق اندیشمندان و روحانیون شیعه و سنی انطباق ندارد.

وی با ستایش از انقلاب اسلامی و پایه گذار جمهوری اسلامی، گفت که "جریان مشکوک کنونی" جریانی انحرافی در مسیر انقلاب و اهداف آیت الله روح الله خمینی است و در انتقاد از مسئولات دولتی افزود "در هیچ مقطع زمانی، اینقدر واضح و بی شرمانه کسی به دروغ گویی و خرافه گویی مبادرت نمی ورزید."

حقوق یکسان برای همه

آقای کروبی گفت "اخلاف از بین رفته و جای آن را دروغ، تهمت، خرافه و تک تک رذایل اخلاقی همچون یک غده سرطانی گرفته و در حال افزایش حوزه نفوذ خود می باشد و به همت برخی، و البته با هزینه بیت المال، تهمت و دروغ بستن به دیگران، وظیفه و امری روزانه گشته به نحوی که اگر بخواهیم به آنها توجه کنیم، روزی یک یا حتی چند بار باید تکذیبیه صادر کرد."


احمدی نژاد: نظام ما تنها یک حزب دارد و آن حزب ولایت است
دبیرکل حزب اعتماد ملی در این دیدار، با تاکید براینکه تمامی شهروندان بدون توجه به قومیت و سلیقه سیاسی باید از حقوق یکسان برخوردار باشند، گفت که "در تمامی بیانیه ها و سخنرانی های خود به طور شفاف و صادقانه انحرافات را بدون مسامحه گوشزد کرده ام و مطمئن باشید تا پیروزی کامل در کنار مردم خواهم ماند."

مهدی کروبی گفت که هیچ دولتی نتوانسته است با دروغ و ریا و سرکوب باقی بماند و کسانی که به دنبال حذف تکثر و ایجاد تک صدایی در جامعه هستند "درس بزرگ تاریخ را فرا نگرفته و خود را در مسیر انحطاط تاریخی قرار داده اند."

این رهبر مخالفان دولت بدون نام بردن از شخصی خاص، اما با اشاره به برخی از اظهارات آقای احمدی نژاد، گفت "مدیریت جهانی، عدم تمکین در قبال قانون، تضعیف نهادهای مردمی از طریق عدم تمکین و زورگویی، سوء استفاده از مقدسات، دروغ گویی، دخالت و تصمیم گیری در حریم خصوصی خانواده ها (میزان بچه دار شدن)، خس و خاشاک خواندن ملت بزرگ ایران بس نبود که امروز گستاخانه، تک حزبی را مطرح می کنند."

مهدی کروبی در عین حال نسبت به "پیروزی ملت بزرگ ایران" ابراز امیدواری کرد و گفت که "هیچ دولتی در هیچ کجای جهان با چنین شیوه هایی باقی نمانده است و البته ملت ایران اثبات نموده که زیر بار زورگویی و خودکامگی نخواهد رفت."

به گزارش سحام نیوز، در این دیدار یکی از نمایندگان دوره های گذشته مجلس در سخنانی به فشارهایی که پس از انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری بر نمایندگان ادوار و سایر اصلاح طلبان وارد شده اشاره کرد و دیگر حاضران نیز به شرح "وضعیت نابسامان اقتصادی مردم، عدم وجود آزادی های مشروع، اعتیاد، فحشا، گریز از قانون و برخوردهای سلیقه ای و شخصی" به عنوان برخی از مشکلات کشور پرداختند و وجود این مشکلات را به "بی کفایتی دولتمردان و سیاست های آنان" نسبت دادند.

همچنین، سایت سحام نیوز پیام مهدی کروبی در مورد بمب گذاری انتحاری هفته گذشته در زاهدان را منتشر کرده که در آن، وی ضمن تسلیت به بازماندگان قربانیان این حادثه و ابراز انزجار از عاملان آن، خواستار وحدت بین اقوام و فرهنگ های مختلف در ایران شده است.

میرحسین موسوی نیز بیانیه ای در این زمینه صادر کرده است.

۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

آماده شدن رژیم ایران برای جنگ احتمالی

رژیم: جنوب کشور تبديل به "زمين مسلح " می شود

فرمانده نيروي زميني ارتش از عملياتي شدن تاکتيک زمين مسلح در منطقه
وسيعي در جنوب کشور از آبان‌ماه سال جاري خبر داد.وي با بيان اينکه قصد
داريم اين موضوع را در مقياس وسيع در آبان‌ماه در منطقه جنوب کشور اجرا
کنيم، افزود: تاکتيک و طراحي‌هاي مورد نياز اين موضوع تدوين شده و نفرات
و سلاح‌هايي که بايد به‌کار گرفته شوند نيز آماده است.


به گزارش آتي نيوز به نقل از فارس ،امير احمدرضا پوردستان فرمانده نيروي
زميني ارتش با اشاره به اجراي تاکتيک زمين مسلح به عنوان يکي از اقدامات
ارتش در مقابله با هرگونه تهديد احتمالي دشمن، تصريح کرد: ما اين تاکتيک
را در رزمايش‌هاي مختلف مورد ارزيابي قرار داده تجربيات خوبي نيز کسب
کرديم.

وي با بيان اينکه قصد داريم اين موضوع را در مقياس وسيع در آبان‌ماه در
منطقه جنوب کشور اجرا کنيم، افزود: تاکتيک و طراحي‌هاي مورد نياز اين
موضوع تدوين شده و نفرات و سلاح‌هايي که بايد به‌کار گرفته شوند نيز
آماده است.


پوردستان با يادآوري اينکه رزمايش‌هاي اخير نيروي زميني ارتش فرصتي مناسب
براي مرور و اجراي موفق اين تاکتيک بوده است، افزود: وجود حسگرها و
سامانه‌هاي کنترل دور که در مقابل اخلال و جنگ الکترونيک مقاومت خوبي
دارند، از مواردي است که در اين تاکتيک مورد توجه بوده است.


وي همچنين در خصوص بکارگيري تجهيزات جديد الکترونيکي در امور مرزباني
کشور با بيان اينکه نه تجهيزات الکترونيکي و نه نيروي انساني به تنهايي
مي‌تواند پاسخگوي نيازهاي عملياتي ما باشد به خبرنگار فارس گفت: همزمان
مرزباني نيروي انتظامي و نيروي زميني ارتش ترکيبي از تجهيزات الکترونيکي
و نيروي انساني خلاق را به‌کار مي‌گيرند تا بتوانند به وظيفه خود عمل
کنند.

اعلام رسمی شرکت « BP »:به هواپیماهای ایرانی سوخت نمی دهیم



شرکت« بی پی » تایید کرد که در هامبورگ به هواپیماهای ایرانی سوخت نمی
دهد

شرکت نفتی بریتیش پترولیوم ( بی پی )، روز سه شنبه رسما تایید کرد که در
فرودگاه هامبورگ به هواپیماهای ایرانی سوخت نمی فروشد. شرکت « بی پی »
دلیل این امر را پایان یافتن قراردادش با ایران عنوان کرد ه، اما توضیح
نمی دهد که به چه دلیل قرارداد را تمدید نکرده است.

به گزارش خبرگزاری رویترز، پس از تصویب چهارمین قطعنامه تحریم ایران در
شورای امنیت و تصویب قانون تحریم ایران در آمریکا، شمار فزاینده ای از
شرکت های نفتی معامله با ایران را متوقف کرده اند.

۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

کروبی: بخشی از حاکمیت و سپاه دنبال تحریم هستند



به گفته آقای کروبی، امروز از جمهوریت و اسلامیت نظام چیزی نمانده است.
مهدی کروبی یکی از رهبران مخالفین دولت در دیدار با خانواده گروهی از زندانیان سیاسی گفته که "بخشی از حاکمیت و سپاه پاسداران دنبال تحریم هستند چون در تحریم به سودهای کلان و نجومی دست پیدا می کنند."

آقای کروبی که سخنانش در سحام نیوز سایت رسمی حزب اعتماد ملی منتشر شده، نسبت به تحریم های جدید ابراز نگرانی کرده و گفته که نباید با "ندانم کاری و سخنان سخیف به دیگران بهانه و اجازه دهیم به راحتی ایران را تحریم کنند."

به گفته وی "بی تدبیری در سیاست خارجی" و "برخورد خشنونت بار با مردم در داخل کشور و فجایع تلخ و تاسف بار طی یک سال گذشته" باعث شده تا هزینه زیادی به مردم تحمیل شود و "وضعیت بسیار نگران کننده ای برای کشور پیش بینی می شود."

در یک ماه گذشته هم شورای امنیت سازمان ملل و هم آمریکا تحریم هایی را علیه ایران تصویب کرده اند و رهبران کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز برای اعمال تحریم هایی علیه ایران به توافق رسیده اند.

آقای کروبی بدون نام بردن از کسی گفته که کسانی که "نظام جمهوری اسلامی را از همان ابتدا قبول نداشته و سالها تفکر حذف جمهوریت نظام را در سر می پرورانده، اکنون جولان یافته اند تا آن را پیاده سازی کنند."

به عقیده آقای کروبی "متاسفانه امروز نه از جمهوریت نظام چیزی باقی مانده و نه از اسلامیت آن و این موضوع زنگ خطری است برای تمام آنانی که دلشان برای کشور و نظام و این مرز و بوم می تپد."

آقای کروبی یکی از مشکلات موجود درکشور را "خودکامگی" عنوان می کند و معتقد است محمود احمدی نژاد به عنوان شخص اول اجرایی کشور به دلیل این خودکامگی "هیچ اعتنایی به مجلس شورای اسلامی و مصوبات آن ندارد."

قانون هدفمند کردن یارانه ها، واردات بنزین، برنامه پنجم توسعه، لایحه بودجه سال ۸۹ و اختلاف نظر مجلس و دولت بر سر اجرای برخی مصوبات مجلس یا تغییر لوایح پیشنهادی دولت توسط مجلس از جمله موارد اختلافی است که پس از تشکیل دولت دهم به بروز واکنش ها میان نمایندگان مجلس و محمود احمدی نژاد منجر شده است.

آقای احمدی نژاد معتقد است که بر اساس قانون اگر رئیس جمهور تشخیص داد که قانون مصوب مجلس اشکال دارد یا اجرای آن از نظر وی درست نیست، می تواند آن را اجرا نکند اما نمایندگان مجلس می گویند که دولت باید مصوبات مجلس را که به تائید شورای نگهبان رسیده، اجرا کند.

آقای کروبی با اشاره به اختلاف دولت و مجلس و انتخابات سال گذشته، گفته که "ما خواهان جمهوریتی هستیم که بر مبنای آرای مردم شکل می گیرد نه آنکه آرای مردم را مهندسی نموده و انتخابات را مصادره کنند."

آقای کروبی نسبت به وضعیت اقتصادی کشور انتقاد کرده و با اشاره به افزایش مالیات های اصناف که به تعطیلی بخشی از بازار تهران منجر شد گفته که دولت به دلیل تصمیمات غیر علمی ناچار شده تا "عقب نشینی" کند.

این سخنان در حضور خانواده زندانیانی مطرح شده که بعد از انتخابات ریاست جمهوری یک سال پیش، دستگیر شده اند و همچنان در زندان به سر می برند.

آقای کروبی با اشاره به وضعیت سیاسی کشور می گوید که "از طرفی ادعای مدیریت جهانی دارند و از طرف دیگر کشور را با چماق به دستان و ایجاد رعب و وحشت اداره می کنند، مگر فرزندان و عزیزان شما و سایرین جرمشان چه بوده است؟"

به گفته وی، حکومت حتی از سایه اموات مردگان نیز می ترسد و با آنکه معتقد است بر اوضاع تسلط پیدا کرده اما "اجازه برگزاری مراسم سالگرد و فاتحه را حتی به خانواده هایی همچون شهید مظلوم بهشتی" را نیز نمی دهد.

آقای کروبی پیشنهاداتی را برای رفع بحران سیاسی پیشنهاد کرده و گفته که با "آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، رفع توقیف احزاب و اجازه فعالیت به آنها، برگزاری انتخابات سالم و آزاد و دلجویی از خانواده های آسیب دیده" و در یک کلام بازگشت به قانون اساسی می توان به بحران خاتمه داد.

۱۳۸۹ تیر ۱۸, جمعه

افسر عملیاتی سپاه پاسداران، به جای مغنیه، به لبنان فرستاد ه شد


رکن اطلاعات ستاد ارتش اسرائیل روز (پنج شنبه) جزئیات مهمی را در مورد
دخالت های گسترده نظامی جمهوری اسلامی در لبنان و تدارکات عظیم حزب الله
برای جنگ آینده با اسرائیل افشا کرد.

در یک گزارش گفته شده که به جای عماد مغنیه که طراح عملیات تروریستی و
آدم کشی های حزب الله در منطقه (به ویژه علیه اسرائیل) بود و چند سال پیش
به صورت مشکوکی در دمشق ترور شد، حکومت اسلامی یکی از افسران ارشد سپاه
پاسداران را به لبنان فرستاده است.

این فرد حسین مهدوی نام دارد که عنوان رسمی او "فرمانده عملیات برون مرزی
ایران" است.

در گزارش های پیشین گفته شده بود که جمهوری اسلامی، فتنه گری های برون
مرزی و عملیات تروریستی در خارج از کشور را به عهده "سپاه قدس" نهاده که
مهدوی احتمالا از فرماندهان ارشد آن است.

این نخستین بار است که یک افسر بلندپایه سپاه پاسداران، به صورت مستقیم
فرماندهی عملیات حزب الله لبنان را به دست می گیرد و مفهوم آن رویاروئی
مستقیم سپاه با ارتش اسرائیل است که یک رویداد وخیم تلقی می شود.

یک افسر اطلاعاتی اسرائیل که نخواست نامش برده شود گفت: از چهار سال پیش
که جنگ دوم لبنان رخ داد، جمهوری اسلامی ایران تسلط خود بر حزب الله را
مستحکم تر ساخته است. او گفت: امروز جمع دخالت های رژیم ایران در امور
نظامی و تروریستی در لبنان، بسیار گسترده تر و جدی تر است.

در عین حال یک مقام اطلاعاتی دیگر اسرائیل گزارشی را نادرست خواند که در
آن گفته شده بود که جمهوری اسلامی ایران یک سیستم راداری پیشرفته در
اختیار سوریه قرار داده که بتواند همه پروازهای نظامی و غیرنظامی اسرائیل
را در داخل خاک خود زیر نظر داشته باشد.

چنین اقدامی ممکن بود به امنیت اسرائیل و برنامه های آینده این کشور آسیب
برساند.

با این همه مقام اطلاعاتی اسرائیل گفت: از رفتارهای ایران، سوریه و حزب
الله لبنان چنین بر می آید که آن ها در انتظار جنگ دیگری در منطقه در
آینده نزدیک نیستند.


موعد احتمالی وقوع جنگ با

حزب الله قابل پیش بینی نیست


یک مقام ارشد اطلاعاتی اسرائیل در دیدار با خبرنگاران از تدارکات گسترده
نظامی حزب الله برای رویاروئی آینده با اسرائیل خبر داد.

در تصاویر بزرگ هوائی که توسط رکن اطلاعات ارتش اسرائیل گرفته شده و به
خبرنگاران نشان داده شد، به خوبی دیده می شود که حزب الله مدارس جنوب
لبنان و ساختمان های عمومی را به سنگرهائی برای رویاروئی با اسرائیل مبدل
ساخته که مفهوم آن (در صورت بروز جنگ تازه ای) آسیب رسیدن به جان افراد
غیرنظامی و اماکن عمومی لبنان است. حزب الله و حماس همیشه از مساجد،
مدارس و دیگر ساختمان های عمومی به عنوان انبار اسلحه استفاده کرده اند.
کشته شدن هر فرد غیرنظامی، از دیدگاه حزب الله و حماس، می تواند بهره
تبلیغاتی نیز برای آنان در پی داشته باشد.



تحریکات تبلیغاتی وتحریک آمیز حزب الله لبنان در مرز اسرائیل


در یکی از تصاویر هوائی که به خبرنگاران نشان داده شد، به خوبی دیده می
شود که حزب الله چگونه شهرک شیعه نشین الخیام در جنوب لبنان را به یکی از
پایگاه های اصلی نظامی خود علیه اسرائیل مبدل ساخته است.

کلنل رونن مارلی از افسران اطلاعاتی سپاه شمال اسرائیل به خبرنگاران نشان
داد که چگونه حزب الله در شهرک الخیام ستاد فرماندهی و پست های دیده بانی
برپا ساخته و توضیح داد که در اکثر مدارس، مساجد و اماکن عمومی این شهرک
جنگ افزار ذخیره گردیده است.

کلنل مارلی در مورد احتمال جنگ بین حزب الله و اسرائیل گفت: چنین رویدادی
ممکن است فردا، ماه آینده و یا یک سال دیگر رخ دهد، ولی در هر حال به طور
ناگهانی روی خواهد داد و موعد آن قابل پیش بینی نیست. ولی ارتش اسرائیل
برای رویاروئی با هر احتمالی آمادگی کامل دارد و می داند چگونه با متجاوز
برخورد نماید. یک مقام ارشد نظامی که نخواست نامش برده شود، به خبرنگاران
گفت: همکاری بین جمهوری اسلامی ایران، حزب الله و ارتش سوریه، بر قدرت
عملیاتی آنان می افزاید و امتیازاتی به آن ها می دهد – با این همه، او
خاطر نشان ساخت که در حال حاضر نشانی از نیت های تعرضی و جنگی در سران
سوریه و یا سرکردگان حزب الله تشخیص داده نمی شود.

با گذشت چهار سال از جنگ دوم لبنان، کلنل مارلی گفت: حزب الله همچنان به
عملیات فتنه گرانه ادامه می دهد و خود را برای رویاروئی آینده آماده می
سازد.

۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه

اخبار اعتصابات بازاریان :تمامی طلا فروشهای شهر مشهد امروز تعطیل کرده



تهران ـ ساعت ۱۲:۰۰ ـ به گزارش یک شاهد عینی ازصحنه اول صبح در سبزه میدان
مامورین گارد جو را بهم ریختند چند نفر را هم گرفتند یکی از خبرنگاران که
برای گرفتن فیلم رفته بود دستگیر شد. یکی از مامورین انتظامی گوشی تلفن
که توسط آن داشت فیلم می گرفت را گرفت و به زمین زد.

در سبزه میدان انبوهی مردم تظاهرکننده حضور داشتند که از بازار آمده
بودند. نیروی انتظامی نفرات زیادی را دستگیر کرد و توسط دوتا ماشین ون
آنها را از صحنه خارج کردند.



گزارش یکی از عوامل رژیم در صنف پارچه فروشان بازار به فرماندهی سپاه
محمد


حتما مصاحبه پریشب مسئولین وزارت دارایی را از تلویزیون دیده اید, خود
آقایون می دانند مخصوصا صنف ما (پارچه فروشان) با واردات چین و اینها,
بازار ما واقعا خبری نیست و همه ورشکسته شده اند.

الان ۷۰ درصد کارخانجات نساجی تعطیل هستند و همه اینها در اثر کار نکردن
است و الان خودتان بیآئید و ببینید بیشتر قماش فروشان به صنف پوشاک رفتند
و اگر بازار قماش خوب بود به صنف دیگری نمی رفتند بعد هم یکدفعه اعلام می
کنند که ۷۰ درصد مالیات اضافه شده است.


نمی دانم واقعا چه فکر می کنند ۷۰ درصد افزایش مالیات یعنی چی؟ این
نشاندهنده این است که اینها می خواهند بازار را ببندند.


بازاری که بعداز انتخابات مثل جرقه بود و تلاش می کردند که بعداز انتخاب
احمدی نژاد بازار بسته شود و ما تلاش کردیم که این کار نشود, اینقدر ما
تلاش کردیم و صبح زود آمدیم و با بچه ها صحبت کردیم نگذاشتیم در آن روز
انتخابات بازار تعطیل شود, ولی متاسفانه اینها بهانه دست آنها دادند و یک
مقداری بازار الان مشکل دارد.


پریروز صنف ما (پارچه فروشان)تعطیل کردند دیروز هم فرش فروشها و بازار
کیلویی ها تعطیل کردند. بعداز این همه تعطیلی آقای عسکراولادی, آقای
حیدری و آقای قلهکی و آقای کریمی با آقای فراهانی جلسه گذاشته و در آنجا
صحبت کردند. اولا خود آقای عسکراولادی دو پهلو صحبت کردند.


آقایی که مجری بود گفت پایه مالیاتی اصناف باید براساس ۱۶ باشد ولی الان
۴ است, خوب یعنی چی؟ خوب بدتر کردند. من ساعت ۷ صبح به بازار آمدم و با
هر کسی صحبت می کنم نمی توانم آنها را قانع کنم. ما نمی توانیم حرف منطقی
مردم را قبول نکنیم. به ما می گویند برو بابا, آخر چه مغازه ای را باز
کنند من باید به آنها بگویم که مالیات شما را به این میزان می رسانم که
این امید را داشته باشد که برود مغازه اش را باز کند یا خیر؟


همه می گویند دو پهلو صحبت کردند. (دولت) برای اتحادیه ها ارزشی قائل
نیستند, انگار از وزارت بازرگانی رای گرفته است به جای این که از اصناف
رای گرفته باشد.

تا یکشنبه اگر جواب قطعی از دولت نگیرند این جوی که من دیدم (بحران بدتر
می شود). در کلانتری هم با اماکن جلسه داشتیم و با آنها بحث کردیم.

واقعا باید یک حرکتی بشود و بحران بیشتر از این نشود, کار زشتی شد و نمی
بایستی بازار به این نقطه می رسید, اصلا بعد از سی و چند سال حریم در
بازار شکسته شد.


هر کاری (دولت می کند) تا قبل از روز یکشنبه باید انجام شود که بازار روز
یکشنبه باز کند و بیشتر از این طول نکشد.


کشیده شدن اعتراضات به شهرستانها

بعد من دارم می بینم که متاسفانه به شهرستانها هم کشیده می شود و بعد به
خیابان کشیده می شود و بعد باید آقا دخالت کنند که این چیز خوبی نیست.


الان اطلاعات و اداره اماکن با لباس شخصی دائما در بازار هستند و دارند
کاملا بررسی می کنند که چه کسی (در اعتصاب) است و چه کسی نیست. حتی در
جریان هستند که تعدادی از بیرون آمدند و دارند اغتشاش می کنند.


وی در ادامه توضیح می دهد, مثلا تعدادی دانشجو که اینها هدایت می کردند
برای تشویق بسته شدن بازار یعنی اگر بعضی از بازاریان هم می خواستند
مغازه شان را باز کنند اینها تشویق میکردند که ببندند.


تهران ـ ساعت۱۲۰۰ ـ یکی از نفرات اصناف در بازار در یک تماس تلفنی گفت
امروز بازار بسته است و صنف زرگران هم اعلام کرده اند که از روز یکشنبه
به اعتصاب خواهند پیوست. در حال حاضر مامورین امنیتی در تمامی بازار حضور
دارند.



در تظاهرات سبزه میدان ۴ نفر دستگیر شدند


تهران ـ ساعت ۱۴۱۵ ـ درجریان تظاهرات بازاریان در سبزه میدان ۴ نفر توسط
نیروی انتظامی دستگیر شدند.


به رغم شعارهای مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور، مزدوران انتظامی در
وحشت از مردم جرأت واکنشهای وحشیانه و حمله و هجوم به مردم را نیافت.


اعلام تجمع روز شنبه

جمعیت تظاهرکننده در سبزه میدان پس از صدور یک اعلامیه و فراخوان به تجمع
مجدد در روز شنبه، به تظاهرات خود پایان داده و در حال پراکنده شدن
است.

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

موسوی: در مورد پرونده هسته ای رفراندوم کنید




آقای موسوی از سیاست خارجی دولت ایران به شدت انتقاد کرده است
میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت ایران می گوید اینکه قطعنامه شورای امنیت علیه ایران "دستمال استفاده شده" خوانده شود از "مصائب ناشی از سیاست های پرهیاهو و عوامفریبانه" مقامات دولت ایران نمی کاهد.

آقای موسوی در یادداشتی که روز چهارشنبه ۱۶ تیر (هفتم ژوئیه) در وبسایت کلمه منتشر شده است، ضمن انتقاد شدید از سیاست خارجی دولت پیشنهاد کرد که در مورد پرونده هسته ای ایران رفراندوم برگزار شود.

در ابتدای این یادداشت آمده است: "سرانجام و متأسفانه قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت صادر شد. قطعنامه و قطعنامه هایی که می توانست با تدبیر و عقلانیت بر کشور ما تحمیل نشود. تاکید بر این واقعیت نمک پاشیدن روی زخم نیست بلکه از آن روست که تجاهل در این زمینه پیامدهای آن را وخیم تر خواهد ساخت."

آقای موسوی که در دوران هشت ساله جنگ ایران و عراق نخست وزیر ایران بود، با اشاره به سخنان محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در واکنش به صدور قطعنامه جدید شورای امنیت، نوشته است: "فحش و توهین به کشورهای دیگر ممکن است مصرف داخلی برای عده ای کم اطلاع داشته باشد اما در واقعیت بیرونی جز بدتر کردن اوضاع تاثیری نخواهد داشت."

او همچنین آثار تحریم های جدید را چنین توصیف کرده است: "مانند روز روشن است که این قطعنامه بر امنیت و اقتصاد کشور ما اثرخواهد گذاشت. تولید ناخالص را پائین خواهد آورد، بیکاری را بیشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بیشتر معیشتی و اجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را از کشورهای در حال رشد جهان به ویژه کشورهای همسایه رقیب بیشتر خواهد ساخت و آخرین میخ را بر تابوت چشم انداز بیست ساله خواهد کوبید."

آقای موسوی در یاداشت امروز خود همچنین پیشنهاداتی برای کاهش اثرات منفی قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت ارایه کرده و نوشته است: "آنچه در شرایط کنونی مهم است، اندیشیدن به راه حل هایی است که بتواند احتمال خطر را برای استقلال، تمامیت ارضی و حقوق مشروع کشور به حداقل برساند و در عین حال پاسدار آزادی و حقوق شهروندان باشد."

او ضمن محکوم کردن قطعنامه شورای امنیت و "ظالمانه" خواندن آن، "ضروری ترین" راه حل برای کاهش اثرات تحریم های جدید بر جامعه ایرانی را "اطلاع رسانی صادقانه" اعلام کرده و نوشته است: "این حق مردم است که ماهیت قطعنامه و تحریم های دیگری که در حال افزوده شدن است بشناسند. صرفا گفتن اینکه این قطعنامه یک ورق پاره است مشکل مردم و کشور را حل نمی کند."

این عادلانه نیست که اقشار تهیدست و جوانان جویای کار چوب تصمیمات مستبدانه و ماجراجویانه دولت را بخورند و درعین حال همه شاهد باشند یک عده عربده کش چماقدار که به جان و مال و آبروی مردم در روز روشن افتاده اند، به عنوان طرفداری از دولت و در روز روشن، از به توپ بستن مجلس سخن بگویند. آیا این است شیوه اداره جهان؟

میرحسین موسوی
آقای موسوی به خطرات امنیتی ناشی از تحریم های جدید علیه برنامه هسته ای ایران نیز اشاره کرده و نوشته است: "بسیاری از ملت ما نمی دانند مسیری که با ندانم کاری و گزافه گویی های بی مورد درآن افتاده ایم تاچه حد خطرناک است. اینکه کسانی بخواهند با بذله گویی و رجزخوانی خیال خود و مردم را راحت کنند خیانت به مردم است."

او که روز گذشته (سه شنبه ۱۵ تیر) با محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران هم دیدار کرده بود، نوشته است: "اگر می خواهیم آمادگی مردم را به عنوان مهمترین عامل بازدارندگی در مقابل خطرات احتمالی قرار دهیم باید در حد ممکن پیامدهای احتمالی امنیتی شرایط موجود را به اطلاع آنها برسانیم. اگر این اقدام برای مسئولان کشور دشوار است حداقل رسانه های غیر دولتی آزاد گذاشته شوند که بدون اغراق و دلسوزانه اطلاعات و تحلیل های لازم را به مردم انتقال بدهند."

'دایره مشاوران دولت گسترش یابد'
در ادامه این یادداشت آقای موسوی به ضرورت گسترش دامنه مشاوران دولت در زمینه پرونده هسته ای اشاره کرده و نوشته است: " چرا باید چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پرونده هائی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصمیم بگیرند؟ مگر قرار نبود مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند؟ چرا فکر کنیم که مردم باید با هرچه ما تصمیم گرفتیم موافق باشند؟ آیا اصل مربوط به رفراندوم جنبه زینتی دارد که هر زمان برای حل مسائل مهم کشور به آن اشاره می شود طوفانی از اتهام و توهین راه می افتد؟ آیا جای آن نیست که در موارد حساس نظر ملت را از این طریق (رفراندوم) پشت سر تصمیمات مهم قرار دهیم؟"

این کاندیدای معترض به نتایج انتخابات خرداد ۸۸ همچنین از تحولات سیاسی پس از این انتخابات به عنوان "شکاف بین ملت و دولت" یاد کرده نتیجه آن را "بحران اعتماد به حکومت" دانسته است. از نظر آقای موسوی "یک دولت نامشروع و سرکوبگر و در حال جنگ با ملت خود، نمی تواند در مقابل تهدیدات بیگانه مقاومت نماید،" و اثر چنین وضعیتی در مقابله با تهدیدات خارجی آن خواهد بود که دولت "ناچار است به بیگانگان باج دهد یا کشور را در معرض خطرات مهلک قرار دهد."

آقای موسوی در یادداشت خود با اشاره به تجمع اخیر برابر ساختمان مجلس ایران نوشته است: "این عادلانه نیست که اقشار تهی دست و جوانان جویای کار چوب تصمیمات مستبدانه و ماجراجویانه دولت را بخورند و درعین حال همه شاهد باشند یک عده عربده کش چماقدار که به جان و مال و آبروی مردم در روز روشن افتاده اند، به عنوان طرفداری از دولت و در روز روشن، از به توپ بستن مجلس سخن بگویند. آیا این است شیوه اداره جهان؟"

اشاره آقای موسوی به تجمع روز اول تیر ماه در برابر مجلس ایران است که طی آن جمعی که خود را "دانشجویان بسیجی" معرفی می کردند، با تجمع در برابر ساختمان مجلس ایران (واقع در میدان بهارستان) به مصوبه مجلس درباره وقف اموال دانشگاه آزاد اعتراض کرده و آن را "غیر ولایی" خوانده بودند.

'سپاه و مسائل سوال برانگیز'

آقای احمدی نژاد قطعنامه جدید شورای امنیت علیه برنامه هسته ای ایران را مانند "دستمالی استفاده شده" و فاقد ارزش خوانده است
آقای موسوی که طی یک سال گذشته و در بیانیه های متعدد تلاش کرده تا با مخاطبان خود و معترضان به نتایج انتخابات رابطه برقرار کند، در یادداشت امروز خود به سفرهای اخیر مقامات ارشد دولت ایران و سخنرانی های آنها در مجامع بین المللی اشاره کرده و نوشته است: "تاملی اندک به ماجراهای سال گذشته نیویورک و کنفرانس ژنو می تواند ضعف مفرط دولتیان را نشان دهد. کشور امروز برای عبور از این بحران خطرناک نیازمند استفاده از همه ظرفیت های مدیریتی خویش است. آیا تامل بر انگیز نیست که از مسافرت رئیس جمهور سابق کشور (با احترامی که در سطح بین الملل دارد) برای استفاده از تریبونی که می توانست در آن از حقوق ملت در زمینه هسته ای دفاع نماید، جلوگیری شود؟"

او از نقش سپاه پاسداران در تحولات سیاسی اخیر ایران انتقاد کرده و نوشته است: "اسلحه سپاه و بسیج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است و در سرکوب، دستگیری و بازجوئی ها از نیروهای سیاسی و معترضین نقش درجه اول دارند و از سوی دیگر سپاه در حجم غیر قابل باوری درگیر مسائل اقتصادی است. سپاهی که مشغله فکری اش بالا و پائین رفتن قیمت دلار و دخالت در امور بانکداری و بازار سهام و پیمانکاری و صادرات و واردات است نمی تواند برای تامین امنیت کشور و انقلاب مورد اعتماد باشد."

در پایان این یادداشت آقای موسوی از اعضای جنبش اعتراضی موسوم به جنبش سبز در ایران خواسته است که از "تمامی ظرفیت ها و توان بین المللی خود استفاده کنند تا به قدرت های خارجی اجازه ندهند که از ضعف و عدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور" آسیب رسانند.

تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت علیه برنامه هسته ای ایران و اتخاذ تحریم های یکجانبه جدید دولت آمریکا علیه این کشور، در روزهای گذشته به مناقشات جدید میان جناح های سیاسی و مخالفان دولت آقای احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، انجامیده است.

دیدگاه میرحسین موسوی در خصوص قطعنامه تحریم


گفتن اینکه این قطعنامه یک ورق پاره است مشکل مردم و کشور را حل نمی کند



بسیاری از ملت ما نمی دانند مسیری که با ندانم کاری و گزافه گوئی های بی مورد درآن افتاده ایم تاچه حد خطرناک است. اینکه کسانی بخواهند با بذله گوئی و رجزخوانی خیال خود ومردم را راحت کنند خیانت به مردم است. اگر می خواهیم آمادگی مردم را به عنوان مهمترین عامل بازدارندگی در مقابل خطرات احتمالی قراردهیم باید در حد ممکن پیامدهای احتمالی امنیتی شرایط موجود را به اطلاع آنها برسانیم
آفتاب: میرحسین موسوی نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس در یادداشتی به طرح نظرات خود درباره قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه کشورمان و نیز تدابیری که می توان برای مواجهه با پیامدهای پیش روی ایران لحاظ کرد پرداخت. متن یادداشت میر حسین موسوی به شرح زیر است:

سرانجام و متاسفانه قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت صادر شد. قطعنامه و قطعنامه هایی که می توانست با تدبیر و عقلانیت بر کشور ما تحمیل نشود. تاکید بر این واقعیت نمک پاشیدن روی زخم نیست؛ بلکه از آن روست که تجاهل در این زمینه پیامدهای آن را وخیم تر خواهد ساخت. اینکه بگوئیم این قطعنامه چون یک دستمال استفاده شده


” شرایط تازه ایجاب می کند که دایره مشاوران پرونده حساس هسته ای گسترده تر شود. تا آنجا که نویسنده اطلاع دارد بر خلاف دوران جناب اقای خاتمی عده کمتر وکم تجربه تری درگیر این پرونده حساس هستند. و به طور قطع یکی از دلایل ورود به این مرحله ناخوشایند و بحرانی تنگ بودن دایره مشاوران زبده است. در کشورهای موفق دولتها علیرغم برخورداری ازمشروعیت ناشی از رعایت میثاقهای ملی سعی می کنند در چنین مواردی ازعقلانیت جمعی و حتی اجماع نسبی استفاده کنند “
است مصائب ناشی از سیاستهای پر هیاهو وعوامفریبانه راتخفیف نخواهد داد. البته در این میان، فحش و توهین به کشورهای دیگر ممکن است مصرف داخلی برای عده ای کم اطلاع داشته باشد اما در واقعیت بیرونی جز بدتر کردن اوضاع تاثیری نخواهد داشت. مگر تردید داریم که مسئولان این کشورها همواره منافع خود را در چهارچوب منافع ملی کشورشان تعریف می کنند و نه متاسفانه مانند برخی از سیاستمداران ما که منافع خود وجناح خود رابه جای منافع ملی جا می زنند. من امیدوارم که ملت ما به پاسخی که وزیرامورخارجه روسیه به یکی از سخنرانی های عوامانه داد دقت کرده باشند. این جوابیه یک واقعیت بدیهی در روابط بین الملل را تکرار می کند و اینکه برای روسیه ( و شما کشورهای دیگر چون آمریکا، چین، ترکیه و برزیل و… را اضافه کنید) مهمترین مساله حفظ منافع ملی روسیه است، اگرچه درک این نکته ساده برای کسانی که اسیر منافع کوتاه مدت خویشند مشکل باشد. برای اینجانب مانند روز روشن است که این قطعنامه بر امنیت و اقتصاد کشور ما اثر خواهد گذاشت. تولید ناخالص را پائین خواهد آورد، بیکاری را بیشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بیشترمعیشتی واجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را از کشورهای در حال رشد جهان بویژه کشورهای همسایه رقیب بیشتر خواهد ساخت و آخرین میخ را بر تابوت چشم اندازبیست ساله خواهد کوبید. کدام عقل سلیم است که نداند کشورما امروز پس از صدور قطعنامه آسیب پذیرتر و منزوی تر از گذشته شده است؟

سرنوشت کشورهای دیگر در منطقه که در دام لفاظی های مغرورانه ومیان تهی دولتیانشان افتادند و سرنوشت شوم و ترحم برانگیزی پیدا کردند باید جلوی چشم همه ما باشد.

آنچه در شرایط کنونی مهم است، اندیشیدن به راه حلهائی است که بتواند احتمالات خطر رابرای استقلال، تمامیت ارضی و حقوق مشروع کشور به حداقل برساند و در عین حال پاسدار آزادی و حقوق شهروندان باشد که حفظ امنیت ملی بدون پشتوانه شهروندانی آزاد و آگاه ممکن نیست. شبکه های سبز مشفقانه به راه حلهائی که می تواند به دفع این شر عارض گشته کمک کند بپردازند. قبل از اشاره به تعدادی از این راه حل ها تاکید بر محکومیت این قطعنامه ظالمانه ضروری است. ما در شرایطی محکوم می شویم که به سادگی از جنایات در سرزمینهای اشغال شده فلسطین وبمبهای هسته ای آن غمض عین می شود وحق استفاده صلح آمیز از تکنولوژی هسته ای ازما دریغ می گردد. بی تردید این یک قطعنامه بر ضد ملت ماست. گرچه در کنار آن ما نمی توانیم از تاثیر سیاستهای ماجراجویانه و مغشوش چشم بپوشیم.

۱- اولین و ضروری ترین راه حل و حتی فوری ترین آن اطلاع رسانی صادقانه به ملت است. این حق مردم است که ماهیت قطعنامه و تحریم های دیگری که در
” در شرایط کنونی شکاف بین ملت و دولت، خطر بیگانگان و بد خواهان از همیشه بیشتر است. نتایج ناشی از تقلب انتخاباتی و سرکوبهای بعد از انتخابات ومصائب ناشی از سوء مدیریتها و فساد و دروغ و آشفتگی سیاستهای اقتصادی و فرهنگی منجر به بحران اعتماد به حکومت و فاصله گرفتن مردم از دست اندرکاران شده است. امروز ضرورت پرداختن به راه حلهای شبیه آنچه در بیانیه شماره ۱۷ آمده است بیش از همیشه خود را نشان می دهد. “
حال افزوده شدن به آن است بشناسند. باید آنها بدانند این تحریمها چه اثری بر سفره آنها و روی نرخ بیکاری و تورم وتولید وپیشرفت کشورو امنیت می گذارد. صرفا گفتن اینکه این قطعنامه یک ورق پاره است مشکل مردم و کشور را حل نمی کند. اگر قرار است مردم در مقابل بحرانی که ناخواسته در حال ورود به آن هستند مقاومت کنند ضرورت دارد که اعتماد آنها جلب شود و اعتماد جز ازطریق راستگوئی حکومت و شفافیت اطلاعات بدست نمی آید.

۲- از مواردی که لازم است مردم حتماً بدانند خطرات امنیتی قابل پیش بینی ناشی از قطعنامه جدید است. بسیاری از ملت ما نمی دانند مسیری که با ندانم کاری و گزافه گوئی های بی مورد درآن افتاده ایم تاچه حد خطرناک است. اینکه کسانی بخواهند با بذله گوئی و رجزخوانی خیال خود ومردم را راحت کنند خیانت به مردم است. اگر می خواهیم آمادگی مردم را به عنوان مهمترین عامل بازدارندگی در مقابل خطرات احتمالی قراردهیم باید در حد ممکن پیامدهای احتمالی امنیتی شرایط موجود را به اطلاع آنها برسانیم. اگر این اقدام برای مسوولان کشور دشوار است حداقل رسانه های غیر دولتی آزاد گذاشته شوند که بدون اغراق و دلسوزانه اطلاعات و تحلیل های لازم را به مردم انتقال بدهند.

۳-شرایط تازه ایجاب می کند که دایره مشاوران پرونده حساس هسته ای گسترده تر شود. تا آنجا که نویسنده اطلاع دارد بر خلاف دوران جناب اقای خاتمی عده کمتر وکم تجربه تری درگیر این پرونده حساس هستند. و به طور قطع یکی از دلایل ورود به این مرحله ناخوشایند و بحرانی تنگ بودن دایره مشاوران زبده است. در کشورهای موفق دولتها علیرغم برخورداری ازمشروعیت ناشی از رعایت میثاقهای ملی سعی می کنند در چنین مواردی ازعقلانیت جمعی و حتی اجماع نسبی استفاده کنند. چه اشکالی دارد همچون پرونده گروگانهای امریکائی، تصمیم گیری در مورد اصول حاکم بر سیاست هسته ای کشور به تصویب مجلس برسد، نه آنکه مجلس درآخر کار با مصوبات فرمایشی خرابکاری های تصمیم گیران را توجیه نماید. چرا باید چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پرونده هائی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصمیم بگیرند؟ مگر قرار نبود مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند؟ چرا فکر کنیم که مردم باید با هرچه ما تصمیم گرفتیم موافق باشند؟ آیا اصل مربوط به رفراندوم جنبه زینتی دارد که هر زمان برای حل مسائل مهم کشوربه آن اشاره می شود طوفانی از اتهام و توهین راه می افتد؟ آیا جای آن نیست که در موارد حساس نظر ملت را از این طریق پشت سر تصمیمات مهم قرار دهیم؟
” با کینه ها و دشمن تراشی ها وتصفیه های جناحی، نظام بیش ازهمیشه دستانش از نیروهای کارآمد خالی است. تاملی اندک به ماجراهای سال گذشته نیویورک و کنفرانس ژنو می تواند ضعف مفرط دولتیان را نشان دهد. “


۴- در شرایط کنونی شکاف بین ملت و دولت، خطر بیگانگان و بد خواهان از همیشه بیشتر است. نتایج ناشی از ... سرکوبهای بعد از انتخابات ومصائب ناشی از سوء مدیریتها و فساد و دروغ و آشفتگی سیاستهای اقتصادی و فرهنگی منجر به بحران اعتماد به حکومت و فاصله گرفتن مردم از دست اندرکاران شده است. امروز ضرورت پرداختن به راه حلهای شبیه آنچه در بیانیه شماره ۱۷ آمده است بیش از همیشه خود را نشان می دهد. یک دولت نامشروع و سرکوبگر ودر حال جنگ با ملت خود نمی تواند در مقابل تهدیدات بیگانه مقاومت نماید. در چنین حالتی یا باید به بیگانگان باج دهد و یا کشور را در آستانه خطرات مهلک افکند. در این وضعیت ایجاد دورنمای اطمینان بخش برای انتخابات آزاد و رقابتی و غیر گزینشی و آزادی مطبوعات و رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی ورسیدگی جدی به خانواده های شهدا وآسیب دیدگان یک امر حیاتی است. اگر سرمایه ما در هماوردی با شرایط خطیر کنونی، ملت است باید به ملت وآراء و نظرات آن احترام گذاشت و درهر تصمیمی اکنون قبل ازهمه به تاثیرات آن بر زندگی کارمندان و کارگران و معلمان و اقشار حقوق بگیر و مستضعف اندیشید. این عادلانه نیست که اقشار تهیدست و جوانان جویای کار چوب تصمیمات مستبدانه و ماجراجویانه دولت را بخورند. ودرعین حال همه شاهد باشند یک عده عربده کش چماقدار که به جان ومال وآبروی مردم در روز روشن افتاده اند به عنوان طرفداری از دولت در روز روشن از به توپ بستن مجلس سخن بگویند. آیا این است شیوه ی اداره جهان؟

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

خبر بی اساس تحریم بنزین- ترفند رژیم برای فرار به جلو


خبرهای مربوط به ممانعت از بنزین گیری هواپیماهای مسافری ایرانی در
امارات و آلمان چیزی جز انتشار خبرهای کذب بوسیله جمهوری اسلامی برای
تاثیر سوء در افکار عمومی و “فرار به جلو” نبوده است که متاسفانه بدون
رسیدگی به صحت و سقم خبر ، در مفیاس وسیع بوسیله سایتهای خبری ایرانی در
خارج از کشور نیز منتشر شد .

واکنش‌ها به ادعای «خودداری از تحویل سوخت به هواپیماهای ایرانی»

به رغم اصرار مقام‌های جمهوری اسلامی مبنی بر خودداری از تحویل سوخت به
هواپیماهای ایرانی در برخی از کشورها از جمله سه کشور امارات عربی متحده،
بریتانیا و آلمان، مقام‌های مسئول در هر سه کشور وجود محدودیت در ارائه
سوخت به هواپیماهای ایرانی را رد کرده‌اند.

روز یکشنبه برخی از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، از
امتناع برخی کشورها از تحویل سوخت به هواپیمایی ایرانی و بررسی این موضوع
در مجلس خبر دادند و به دنبال آن روز دوشنبه ایسنا به نقل از مهدی علیاری
دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی نوشت که «از هفته گذشته تاکنون در پی
تصویب قانون یک جانبه آمریکا و تحریم این کشور علیه ایران فرودگاه‌های
انگلیس، آلمان و امارات از سوخت‌رسانی به هواپیماهای ایرانی امتناع
می‌کنند».


این در حالی است که به گزارش خبرگزاری‌های فرانسه و رویترز، مقام‌های
مسئول در بریتانیا، آلمان و امارات چنین گزارش‌هایی را تأیید نکرده‌اند.


خبرگزاری فرانسه به نقل از یک سخنگوی فرودگاه دوبی نوشته است که
هواپیماهایی ایرانی در این فرودگاه از امکان سوختگیری برخوردارند.


این خبرگزاری همچنین گزارش کرده است که سازمان هواپیمایی کشوری امارات
نیز که مسئولیت حوزه حمل و نقل هوایی را در این کشور برعهده دارد، از
وجود چنین محدودیتی ابراز بی‌اطلاعی کرده است.


سخنگوی فرودگاه ابوظبی نیز به رویترز گفته است که «با پروازهای مسافری
ایرانی قرارداد داریم و همچنان به این پرواز اجازه سوخت‌گیری می‌دهیم».


یک سخنگوی دولت بریتانیا هم در گفت‌وگو با رویترز از جلوگیری از
سوخنت‌گیری پروازهای ایرانی در این کشور ابراز بی‌اطلاعای کرده است و در
آلمان نیز سخنگوی وزارت حمل و نقل این کشور، با تأکید بر اینکه محدودیتی
در زمینه سوختگیری هواپیماهایی ایرانی در آلمان وجود ندارد، تأکید کرده
است که براساس تحریم‌های سازمان ملل و اتحادیه اروپا ممنوعیتی برای ارائه
سوخت به هواپیماهای ایرانی وجود ندارد و محدودیت جداگانه‌ای نیز در این
زمینه پیش‌بینی نشده است.


هر سه مقام مسئول اماراتی، آلمانی و بریتانیایی که به پرسش رویترز در این
زمینه پاسخ گفته‌اند، در عین حال تأکید کرده‌اند که تصمیم به محدودیت در
ارائه سوخت به پروازها تصمیمی اقتصادی است که به شرکت‌های دخیل در این
موضوع ارتباط دارد.


این همه در حالی است که به رغم گفته‌های مقام‌های ایرانی مسئول دفتر
هواپیمایی دولتی ایران، ایران ایر، در آلمان نیز به خبرگزاری فرانسه گفته
است که عملیات پرواز و شوخت‌گیری هواپیماهای این شرکت در آلمان بدون هیچ
گسستی در روزهای اخیر ادامه داشته است و هیچگونه مشکلی در این زمینه
مشاهده نشده است.


در ایران اما اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی،
که نخستین بار از وجود چنین محدودیتی سخن راندند، انگشت اتهام را به سوی
ایالات متحده و تحریم‌های مضاعف این کشور برده‌اند.


دست کم چهار عضو این کمیسیون در روزهای یکشنبه و دوشنبه در گفت‌وگو با
خبرگزاری‌های ایرنا و ایسنا، از خودداری کشورهایی از جمله امارات،
فرانسه، آلمان و کویت از تحویل سوخت به هواپیماهایی ایرانی خبر داده‌اند
و اعلام کرده‌اند که این کمیسیون سرگرم بررسی موضوع است.



در این زمینه علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم، روز
یکشنبه به خبرگزاری ایرنا گفته بود که موضوع «تحریم فروش سوخت هواپیما به
ایران از سوی آمریکا» در جلسه ظهر روز یکشنبه کمیسیون با حضور وزیر راه و
ترابری و مسئولان سازمان هواپیمایی کشوری بررسی شده است.


گرچه تاکنون هیچ گزارشی درباره نتایج این جلسه منتشر نشده است اما در روز
یکشنبه دو عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی مجلس، این موضوع را در راستای
«دشمنی آمریکا با ملت ایران» و نتیجه تصویب «تحریم‌های غیرانسانی» توسط
رئیس جمهور ایالات متحده ارزیابی کرده بودند.


یکی از این دو علی‌اکبر جلالی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی است که به ایرنا
گفته بود، «مجلس کارگروه ویژه‌ای را برای بررسی تحریم سوخت هواپیما تشکیل
داده است» و اضافه کرده بود که «جمهوری اسلامی می‌تواند با استناد به
معاهده‌های بین‌المللی از کشورهایی که اقدام به تحریم فروش سوخت هواپیما
به ایران کرده‌اند، نزد سازمان ملل و سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری،
ایکائو، شکایت کند».


وی با اشاره به این محدودیت مورد ادعای مقام‌های ایرانی آن را خارج از
تحریم‌های سازمان ملل و در راستای «تصویب تحريم‌های غيرانسانی توسط
رئيس‌جمهور آمريکا در ادامه سياست‌های يکجانبه و خصمانه کاخ سفيد در قبال
ايران» توصیف کرده بود.


مهدي سنايی، یکی دیگر از اعضای کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس
شورای اسلامی نیز تحريم فروش سوخت هواپيما به ایران را ناشی از «دشمنی
آمريکا با ملت ايران» ارزیابی کرده بود.


علاوه بر این پرویز سروری، عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی، نیز به ایسنا
گفته است که «ایران می‌تواند اقدامات مقابل به مثلی را ترتیب داده و با
ایجاد کارگروه‌های فعال هم در شورای امنیت ملی و هم در وزارت خارجه نسبت
به این مسئله تصمیم‌گیری کند».


مهدی علیاری، دبیر انجمن صنفی شرکت‌های هواپیمایی نیز به ایسنا گفته است
که «طبق مصوبه کنگره آمریکا به منظور تحریم‌ فرآورده‌های سوختی علیه
ایران، فرودگاه‌های برخی کشورها از روز پنج شنبه سوخت هواپیمای ناوگان
هوایی ایرانی را تامین نمی‌کنند».


وی با اعلام اینکه تاکنون شرکت‌های هواپیمایی ماهان و ایران ایر با توجه
به پروازهای گسترده خود به اروپا با این مشکل مواجه شده‌اند، افزوده است
که در این راستا ناوگان هوایی ایران باید سوخت خود را تا حد امکان از
داخل کشور تامین کند و یا در کشورهای مسیر توقف و سوختگیری داشته باشند
که این امر هزینه‌های پرواز را به دو برابر افزایش می‌دهد.

۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

شورای نگهبان مصوبه مجلس در مورد دانشگاه آزاد را رد کرد



شورای نگهبان گفته است که مصوبه مجلس اشکالات دیگری هم دارد که اگر دوباره در اختیار شورای نگهبان قرار گیرد، اعلام خواهد شد
شورای نگهبان قانون اساسی در ایران مصوبه اخیر مجلس را که مانع از تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد می شد و وقف اموال آن را قانونی می کرد، مخالف شرع و قانون اساسی دانست.

عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان روز شنبه ۱۲ تیر (۳ ژوئیه) گفت که اعضای این شورا این مصوبه را از آنجا که "ابهام" دارد و "متضمن ورود به صلاحیت شورای عالی انقلاب فرهنگی است"، مغایر اصول ۵۷ و ۱۱۰ قانون اساسی می دانند و آن را رد می کنند.

اصل ۵۷ قانون اساسی ایران قوای سه گانه را موظف می کند که زیر نظر "ولایت مطلقه امر" عمل کنند و اصل ۱۱۰ این قانون که در مورد اختیارات رهبری است، حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه را در اختیار رهبر جمهوری اسلامی قرار می دهد.

به نظر می رسد که استناد شورای نگهبان به این اصول، با توجه به مخالفت آیت الله علی خامنه ای با لغو مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط مجلس صورت گرفته باشد؛ مخالفتی که هواداران دولت نمونه آن را از یک سخنرانی مربوط به ۱۴ سال قبل رهبر ایران چنین نقل می کنند: "به صورتی نباشد که این جا [در شورای عالی انقلاب فرهنگی] یک عده از افراد متفکر، صاحب منزلت فرهنگی و فکری و اجتماعی بنشینند و چیزی را تصمیم گیری بکنند، بعد ناگهان مثلا مجلس در حاشیه یک مصوبه همه آنها را نقض کند و بی نتیجه شود".

در مصوبه مناقشه انگیز مجلس، ایجاد تغییر در اساسنامه اولیه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی غیر دولتی تنها با پیشنهاد هیأت موسس مجاز دانسته شده و همه مصوبات قبلی که این قاعده در آنها رعایت نشده بود، باطل اعلام می شد.

این تصمیم مجلس به معنای لغو مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد تلقی می شد، چرا که هیأت موسس این دانشگاه با این تغییرات مخالف بود.

به صورتی نباشد که این جا [در شورای عالی انقلاب فرهنگی] یک عده از افراد متفکر، صاحب منزلت فرهنگی و فکری و اجتماعی بنشینند و چیزی را تصمیم گیری بکنند، بعد ناگهان مثلا مجلس در حاشیه یک مصوبه همه آنها را نقض کند و بی نتیجه شود.

بخشی از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۷۵
اما تصویب این طرح مخالفت های گسترده ای در میان هواداران دولت برانگیخت و مجلس دو روز بعد فوریت طرحی را تصویب کرد که اعتبار مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد دانشگاه آزاد را مورد تأیید قرار می داد.

علی مطهری، نماینده اصولگرای منتقد دولت در مجلس ایران در مخالفت با تصویب فوریت این طرح گفت که رهبر ایران نظرات دیگری هم در این مورد داشته و از جمله در دیدار با کمیسیون فرهنگی مجلس گفته است که وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاست‌گذاری، وظیفه مجلس قانون‌گذاری و وظیفه دولت اجرا است، "لذا ایشان به طور مثال طراحی نقشه مهندسی فرهنگی و الگوی توسعه ایرانی اسلامی را به عهده این شورا گذاشتند و اگر این شورا در مواردی قانون‌گذاری هم کرده از روی اضطرار بوده است."

کشمکش

ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی به عهده محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران است و ریاست هیأت موسس دانشگاه آزاد را اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به عهده دارد.

ناظران مسائل سیاسی ایران، کشمکش بر سر اساسنامه دانشگاه آزاد را تلاش آقای احمدی نژاد و نزدیکانش برای خارج کردن این دانشگاه از تسلط آقای هاشمی رفسنجانی و همفکران او قلمداد می کنند.

علاوه بر آقای هاشمی رفسنجانی، میر حسین موسوی، سید حسن خمینی و عبدالله جاسبی هم در هیأت موسس دانشگاه آزاد عضویت دارند.

این هیأت در شهریورماه سال گذشته، ظاهرا به قصد جلوگیری از تسلط حامیان آقای احمدی نژاد بر اموال دانشگاه آزاد، این اموال را وقف توسعه آموزش، پژوهش و فناوری کرد، اما این اقدام با مخالفت هوادارن دولت رو به رو شد که ایرادهای شرعی و حقوقی در مورد آن مطرح می کردند.

اجرای اساسنامه جدید دانشگاه آزاد برای بررسی های حقوقی و قانونی مدت کوتاهی متوقف خواهد شد.

منصور کبگانیان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
مصوبه اخیر مجلس این وقف را هم به رسمیت می شناخت و قانونی می کرد که با مخالفت شورای نگهبان مواجه شده است.

تکذیب شایعه دخالت رهبری
همزمان با اعلام مخالفت شورای نگهبان با مصوبه مجلس، منصور کبگانیان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد به تعویق افتادن جلسه هیأت امنای دانشگاه آزاد بر اساس اساسنامه مصوب این شورا توضیحاتی داده است.

آقای کبگانیان به خبرگزاری فارس گفت: "اجرای اساسنامه جدید دانشگاه آزاد برای بررسی های حقوقی و قانونی مدت کوتاهی متوقف خواهد شد".

او گفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی ممکن است جلسه این هفته خود را به بررسی نقشه جامع علمی کشور اختصاص دهد و بررسی موضوع دانشگاه آزاد را به بعد موکول کند، اما تأکید کرد که "تصمیم گیری نهایی در این زمینه بر عهده رئیس شورا خواهد بود".

آقای کبگانیان همچنین این "شایعه" را تکذیب کرد که آیت الله خامنه ای دستور لغو اجرای اساسنامه جدید دانشگاه آزاد را صادر کرده است و گفت: "برداشت بنده این است که این توقف کوتاه خواهد بود و بعد از بررسی های کارشناسی، با استحکام و قوت بیشتری اجرا خواهد شد".

ممکن است "بررسی های حقوقی و قانونی" که عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به ضرورت آنها اشاره کرده است، در مورد جنبه ای از ماجرا باشد که پیش تر صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران هم در مورد آن سخن گفته بود.

آقای لاریجانی در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی از نظر قوه قضائیه محترم است، اما دانشگاه آزاد مطابق اساسنامه اولیه خود یک "نهاد عمومی غیر دولتی" است و تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی "تصرف خاصی" در املاک و مستغلات آن ایجاد می کند که قابل شکایت در دادگاه است.

این اظهارات آقای لاریجانی پس از آن مطرح شد که او حکم توقف اجرای اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی را که توسط یک قاضی صادر شده بود، لغو کرد.

او در توضیح این تصمیم خود گفت که از نظر او دادگاه نمی بایست اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را به دلیل مشکلی که در بخشی از آن است به طور کلی متوقف کند.

۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

سومین ناوگان جنگی آمریکابسوی خلیج فارس حرکت کرد


به گزارش منابع نظامی "DEBKAfile's" واشنگتن دستور حرکت سومین ناوگان
جنگی خود را به طرف سواحل ایران صادر کرده است. این ناوگان شامل ۴۰۰۰
نیروی واکنش سریع است.


با این حساب تعداد کلّ نیروهای واکنش سریع آمریکا در سواحل نزدیک به
ایران به حدود ده هزار نفر می‌رسد. این ناو هپیما بر بوسیله ۳ ناو جنگی
همراهی میشود

۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

احمدی نژاد ادعا کرد : ظرف يک هفته در توليد بنزين خودکفا می‌شويم !



محمود احمدی نژاد، می گويد: تحريم بنزين اثری نخواهدداشت و در صورت لزوم
ظرف يک هفته در توليد بنزين خودکفا می شويم.


رييس دولت دهم روز دوشنبه در گفت وگوی خود با خبرنگاران رسانه ها تاکيد
کرد: در صورت نياز ظرف مدت يک هفته می توانيم توليد بنزين خود را ۲۰
ميليون ليتر افزايش داده و در اين زمينه خودکفا شويم.

محمود احمدی‌نژاد بدون ارايه راهکاری مشخص برای تامين بنزين موردنياز
ايران ظرف يک هفته گفته است، اگر مردم ايران تصميم بگيرند، می توانند
مصرف بنزين را بدون آسيب رساندن به رشد اقتصادی خود تا نصف کاهش دهند.

رئيس دولت دهم پيشتر گفته بود، جمهوری اسلامی توان آن را دارد تا ظرف ۴۸
ساعت در توليد بنزين خودکفا شود.

عليرضا ضيغمی، معاون وزير نفت نيز زمان مورد نياز برای خودکفايی بنزين را
دو سال اعلام کرده ‌بود.

۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

اخبار زندانیان سیاسی :احتمال اعدام زینب جلالیان /ابلاغ ممنوع الخروجی



آخرین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی اینجا کاری از کسی ساخته نیست.


احتمال اعدام زینب جلالیان، فعال کرد روز گذشته در حالی از سوی برخی
منابع اعلام شد که خلیل بهرامیان، وکیل دادگستری از این موضوع ابراز بی
خبری می کندو می گوید: "اگر این شایعات صحت داشته باشد باید از سازمان
ملل و دبیر کل این سازمان بخواهید که جلوی اعدام زینب را بگیرند.
متاسفانه گویا اینجا کاری از دست کسی ساخته نیست". همزمان تقی رحمانی،
همسر نرگس محمدی از عدم آزادی همسرش در روز گذشته خبر می دهد.




احتمال اعدام زینب جلالیان؟


آقای بهرامیان که برای وکالت زینب جلالیان اقدام کرده اما هنوز رسما وکیل
این فعال کرد نیست، به "روز" می گوید: "متاسفانه تاکنون وکالت نامه را به
زینب نداده اند تا امضا کند و من حتی خبر ندارم او کجا است. برخی می
گویند او در بند 209 زندان اوین است؛ اما در هر حال سئوال این است کسی که
حکم قطعی او نیز صادر شده چرا باید در بند امنیتی زندان باشد و هیچ گونه
دسترسی به وکیل نداشته باشد؟"


زینب جلالیان، فعال کرد 27 ساله ای است که از دو سال پیش در زندان به سر
می برد. او براساس گزارش ها، به اتهام محاربه وعضویت در گروه پژاک به
اعدام محکوم شده است.


برخی از زندانیان سیاسی، اخیرا خبر داده اند که زینب را در بند 209 زندان
اوین دیده اند اما غیر از این هیچ خبری از این زندانی سیاسی در دست
نیست.


دیروز العربیه و برخی وب سایت های دیگر خبر از ارجاع حکم اعدام زینب
جلالیان به شعبه اجرای احکام و اعدام قریب الوقوع او دادند؛ امری که هنوز
از سوی منابع موثق تایید نشده است.


خلیل بهرامیان میگوید: من در مسافرت هستم و تا روز چهارشنبه امکان پی
گیری ندارم اما اگر این شایعات صحت داشته باشد باید از سازمان ملل و دبیر
کل این سازمان بخواهید که جلوی اعدام زینب را بگیرند. متاسفانه گویا
اینجا کاری از دست کسی ساخته نیست.


پدر زینب جلالیان یک سال پیش در مصاحبه ای اعلام کرده بود دخترش به علت
خروج غیر قانونی از کشور به یک سال حبس محکوم شده اما بعد دادگاه انقلاب
او را به اعدام محکوم کرد.


آقای جلالیان درباره بازداشت و اتهامات دخترش به سایت تهیه گفته بود:
"توی یک مینی بوس می رفته به کرمانشاه. در مینی بوس دستگیرش کرده اند. از
او کارت شناسایی خواسته بودند و کارت شناسایی نداشته. بعد جریانش را به
وزارت کشور گفته بودند و تحویل وزارت کشور داده بودند. دو ماه وزارت نگه
داشت. بعدا دادند به دادسرای عمومی. دادسرا برای برون مرز یک سال زندان
داده. بعدا پرونده را به دادگاه انقلاب داده اند. دادگاه انقلاب هم برایش
حکم اعدام صادر کرده است."


پدر زینب جلالیان توضیح داده بود: "اینها دوخواهر هستند که مدت شش هفت
سال گم شده بودند، دزدیده شده بودند. در آن گروه کردی که در خارج کار می
کنند و سمت ترکیه هستند. آنها دزدیده شده بودند.آن یکی کرمانشاه پیدا شده
بود گرفته بودند. یکی هم هفت هشت سال است خبری ازش نیست. برای همین است.
می گویند شما کجا رفته اید کجا آمده اید چه کار کرده اید؟"


به گفته آقای جلالیان، دخترش مسلح نبوده و بعد از فرار از عراق و در راه
بازگشت به منزلش بازداشت شده است: "مسلح نبوده، کاری نکرده. فقط ازآنجا
فرار کرده بود برگشته بود ایران و به خانه. توی راه او را دستگیر کرده
اند. از عراق فرار کرده بود به ایران و از مرز عراق آمده بود کرمانشاه و
از کرمانشاه سوار ماشین شده بود که بیاید ارومیه و انجا او را دستگیر
کرده بودند."




آزادی نرگس محمدی به امروز موکول شد


همزمان تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی که روز گذشته از احتمال آزادی این
فعال حقوق بشر به "روز" گفته بود از عدم آزادی او و تماس تلفنی اش خبر
داد.


آقای رحمانی به "روز" گفته است: "دیروز رفتم دادسرای زندان اوین اما
گفتند که بازجو با آزادی نرگس مخالفت کرده است برگشتم و ساعت سه نرگس زنگ
زد و گفت که برای تودیع وثیقه، سند ببرم. به او گفتم که اینطور گفته اند
اما جواب داد دادستان گفته سند ببرید."


آقای رحمانی افزوده است: "امروز مجددا میروم و سند می برم و امیدوارم که
قرار وثیقه را قبول کرده و نرگس را آزاد کنند چون به شدت نگران وضعیت
جسمی او هستم."




مخالفت با مرخصی دو زندانی سیاسی


همزمان خبرها از عدم موافقت با مرخصی فرامرز عبدالله نژاد و مهدی فتاح
بخش حکایت دارد.


فرامرز عبدالله نژاد و مهدی فتاح بخش دو زندانی حوادث پس از انتخابات که
در تجمع های اعتراضی مردم در خرداد ماه سال گذشته بازداشت شدند، همچنان
بدون اینکه حتی یک روز به مرخصی آمده باشند در زندان اوین به سر می
برند.


به گزارش سایت کلمه، علیرغم مراجعه مکرر خانواده این دو زندانی به دادگاه
و دادستانی برای گرفتن مرخصی برای فرزندشان، آنها هنوز به نتیجه ای
نرسیده اند.در حالی که بیشتر زندانیانی که همزمان با این دو دستگیر شده
اند حداقل برای چند روزی به مرخصی آمده اند. آنها هم اکنون در بند ۳۵۰ به
سر می برند.


فرامرز عبدالله نژاد، وکیل دادگستری، در دادگاه به ۲۸ ماه زندان و فتاح
بخش به سه سال حبس قطعی محکوم شده اند.حکم فتاح بخش در دادگاه تجدید نظر
از یک سال و نیم به سه سال افزایش یافت؛ اتفاقی که در مورد کمتر زندانی
ای رخ داده است؛ چرا که همیشه در دادگاه تجدید نظر میزان زندان افراد
کاهش می یابد نه افزایش.


خانواده این دو زندانی در مورد شرایط فرزاندانشان نگرانند و از مسئولان
انتظار دارند طبق قانون به آنها نیز مرخصی داده شود و یا شرایط آزادی شان
فراهم آید.




مهدی مرتضی پور در مرخصی


آن سوتر اما مهدی مرتضی پور، یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات، با
موافقت دادستانی تهران و وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی برای پنج روز به مرخصی
آمد.مهلت مرخصی وی روز گذشته به پایان رسید و خانواده او از مسئولان
خواسته اند مهلت این مرخصی را تمدید کنند.


مهدی مرتضی پور، از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات، در خرداد سال ۸۸
توسط سپاه بازداشت و به بند دو الف منتقل شد. اتهام وی شرکت در اعتراض
های مردمی به نتیجه انتخابات و از جمله راهپیمایی ۲۵ خرداد ماه است. او
بقیه مدت بازداشتش را در بندهای ۳۵۰ و اندرزگاه هشت زندان اوین گذرانده
است.


خانواده مهدی مرتضی پور به زحمت توانستند وثیقه مورد درخواست دادستانی را
تامین کنند. آنها برای تامین این وثیقه ناچار شده اند بخشی از مبلغ وثیقه
را به صورت نقد بپردازند؛ پولی که از طریق قرض تهیه شده است. با این همه
و پس از گذشت سه ماه با مرخصی پنج روزه این زندانی موافقت شد.




آزادی شهردار سابق قصر شیرین


همزمان قدرت محمدی، شهردار سابق قصرشيرين و نفر اول انتخابات شورای شهر
در اولين دوره انتخابات شورای شهر و روستا، روز شنبه با قيد ضمانت از
زندان آزاد گرديد.

براساس گزارش آژانس خبری موکریان، آقای محمدی در ۲۲ خرداد توسط ماموران
امنيتی بازداشت و به کرمانشاه منتقل شده بود

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

میرحسین موسوی و مهدی کروبی از مخالفت با راهپیمایی سکوت؛ حمایت از هتک و تخریب انتقاد کردند.



میرحسین موسوی و مهدی کروبی از "تضعیف نهاد قانونگذاری و هجمه و قشون کشی به مجلس" به شدت انتقاد کردند. براساسی گزارش سایت های کلمه و سحام نیوز، که دیدگاههای میرحسین موسوی و مهدی کروبی را بازتاب می دهند، این دو روز گذشته طی دیداری با هم، از عدم صدور مجوز راهپیمایی برای معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم ، و در عین حال سکوت حکومت در برابر حمله کنندگان به مجلس و دفتر مراجع تقلید در قم انتقاد کردند.

موسوی و کروبی با اشاره به تجمع مخالفان مدیریت فعلی دانشگاه آزاد اسلامی، از این تجمع که در آن شعار های تندی علیه مجلس و رئیس آن، داده شد، به عنوان "هجمه و قشون کشی" به مجلس یاد و اعلام کرده اند: "مطابق قانون اساسی اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است و این مجلس در عموم مسایل در حدود مقرر قانون اساسی می‌تواند به وضع قانون مبادرت کند اما عده ای حتی جایگاه این مجلس که شرائط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان در آن رعایت نگردیده را بر نمی تابند."

مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه، طرح "حمایت از تأسیس و تقویت موسسات و مراكز آموزش عالی غیر دولتی" را تصویب کرد که به موجب آن دانشگاه آزاد اجازه پیدا میکرد اموال خود را وقف کند.

این طرح با مخالفت حامیان دولت احمدی نژاد مواجه شد و تعدادی از تشکل‌های حامی احمدی نژاد با تجمع در مقابل مجلس تهدید کردند که اگر نمایندگان از تصمیم خود کوتاه نیایند مجلس را به توپ خواهند بست.موسوی و کروبی با اشاره به این تجمع گفته اند که حکومت، خواست قانونی و مشروع مردم در برگزاری راهپیمایی سکوت را رد می کند اما در مقابل، عده ای سازمان یافته و در کمال امنیت به هر کس و هر کجا که می خواهند حمله می کنند.

آنها از همگان خواسته اند "در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند."

به گفته موسوی و کروبی، "اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود. امروز نه تنها مردم و معترضین به تقلب بلکه بیت امام، مراجع گرانقدر شیعه و حتی مجلس شورای اسلامی هم از اینگونه رفتارهای مذبوحانه در امان نیستند."

موسوی و کروبی، همچنین حمله به دفاتر آیت الله صانعی و مرحوم منتظری را سازماندهی شده، کم نظیر و تحت حمایت بخشی از حاکمیت خوانده و اهانت های متعدد برخی از روزنامه های وابسته به قدرت را زمینه ساز چنین اقداماتی دانسته اند.

آنها گفته اند: "مقامات قضایی به جای پیگیری قضایی متجاوزان، اقدام به پلمپ دفتر مرحوم آیت اله منتظری کردند که نشان از هماهنگی بین پیاده نظام و برخی از مقامات در جسارت به ساحت مرجعیت دارد."